یکی از مشکلات عمده ای که جامعه ما امروزه با آن دست بگریبان است بی سوادی وفهم ناقص از دین است. که این نقطه از سوی برخی سودجویان مورد سوء استفاده قرار گرفته، وباعث شده تصورات منفی ونادرستی در دین رایج گردد.
علامه آیت الله العظمی برقعی ( رحمه الله) در تفسیر آیات/ ۲۲۴ تا ۲۲۷سوره مبارکه شعراء می فرمایند: وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿٢٢۴﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿٢٢۵﴾ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿٢٢۶﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿٢٢٧﴾.
ترجمه: و شاعران را گمراهان پیروی میکنند (۲۲۴) آیا نمیبینی که آنان در هر وادی حیرانند(۲۲۵) و آنان میگویند آنچه را که بجا نمیآورند (۲۲۶) مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته را انجام دادهاند و خدا را بسیار ذکر کرده باشند و بعد از ستمی که به ایشان شده نصرت جستند و بزودی کسانی که ستم کردهاند، خواهند دانست که به کجا بازگشت میکنند(۲۲۷).
در این آیات مذمت از شعراء شده به چند جهت:
اول: آنکه پیروانشان گمراه و از هدایت کتاب آسمانی محرومند.
دوم: آنکه در هر وادی وارد شده و حیرانند، گاهی از عقل دم زده و گاهی از عشق و جنون، گاهی تعریف از می و مطرب و گاهی تمجید از شرع، گاهی بر قیامت و کوثر طعن زده و گاهی معشوق خود را خدای خود میخوانند.
سوم: آنچه در اشعارشان میگویند خود به آن عمل نمیکنند.
روایات بسیاری در مذمت شعر و شعراء از شرع رسیده برای این است که شعر مفاسد زیادی دارد: در آدرس زیر به نقل از علامه برقعی ۲۶ مورد ذکر شده : http://islamtxt.net/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA/%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A1/
شاعران که قریحه شعری دارند باید بروند اول کتاب آسمانی قرآن را تدبر کنند و عقائد إلهی را فرا گیرند تا بر ضد آن شعر نگویند. حق تعالی شاعری که شعرش بر خلاف حق نباشد و دارای چند صفت باشد استثناء کرده و مذموم نداشته:
۱- «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» که شاعر؛ ایمان به خدا و رسول و کتب آسمانی داشته باشد و قیامت را معتقد باشد و اینکه ایمان بر عمل صالح مقدم شده زیرا تا جامعه ایمان نداشته باشد، به اجرای اعمال صالحه و قوانین اسلامی تن در نمیدهد و بشر در نتیجه ایمان به اصول و مقررات دینی و خداوندی که قوانین واضح است و خیر و شر او را میداند، میکوشد به قوانین إلهی که باعث سعادت دنیا و آخرت اوست عمل کند بدون آنکه جبر و زور او را وادار به اجرای این قوانین کند، و از اینجا امتیاز دیگر قوانین إلهی بر قوانین بشری آشکار میشود. زیرا در قوانین إلهی ایمان موجب عمل به قانون إلهی میگردد.
۲- «وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا» در اشعار خود ذکر خدا و حمد و ثنای او باشد نه مدح و ثنای مخلوق، چنانکه رسول خداصلی الله علیه وسلم فرموده «احثوا التراب فی وجوه المداحین»، یعنی؛ خاک بریزید در دهان مداحان. و علی علیه السلام در خطبه ۲۰۷ نهج البلاغه فرموده: مرا مدح مکنید من راضی نیستم. و در خطبه همام در صفات اهل ایمان و تقوی فرموده: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم». یعنی؛ آنان خدا در نظرشان عظمت دارد و غیر خدا در دیده آنان کوچک است.
۳- «وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا» یعنی شاعری که نصرت جوید از مردم علیه ظالم.