این سخن به این معنی است که افعال الهی از جنبه اتصاف بر خداوند همه خیر محض است و در صدور افعال الهی شری وجود ندارد. یعنی شری از خداوند صادر نمیشود زیرا که همانا خداوند حاکم عادل است و تمام افعالش دارای حکمت و عدل است. عدل نیز مقتضی قرار دادن هر چیز در سر جای شایسته آن است که خداوند به آن آگاه است و شری که در اعمال وجود دارد، از جنبهی اضافه به عبد است که آنچه باعث به هلاکت رفتن او میشود، به خود او تعلق دارد و نیز نتیجه ای برابر و موافق با آن است که خود کسب کرده است.
همانگونه که میفرماید:
( وَمَآ أَصَابَکُمْ مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُواْ عَن کَثِیرٍ )شوری ۳۰
«و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى درمىگذرد.»
( وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـکِن کَانُواْ هُمُ الظَّالِمِینَ )زخرف ۷۶
«و ما بر ایشان ستم نکردیم بلکه خود ستمکار بودند.»
( إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً وَلَـکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ )یونس ۴۴
«خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمىکند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مىکنند.»