الرحمن والرحیم دو اسم مبالغه ومشتق از رحمت هستند، البته مبالغه رحمن از رحیم بیشتر است، ابن جریر سخنی دارد که بیانگر اتفاق نظر مفسران در این مسئله است…
قرطبی گفته: دلیل مشتق بودن صفت رحمان حدیثی است به روایت وتصحیح ترمزی:
عن عبد الرحمن بن عوف رضی الله عنه أنه سمع رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول قال الله تعالى أنا الرحمن خلقت الرحم وشققت لها إسما من إسمی فمن وصلها وصلته ومن قطعها قطعته
(آلبانی در صحیح جامعش ش۱۳۱۴آن را صحیح دانسته)
عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه گفته: شنیدم رسول الله فرمود: پروردگار فرموده است: من رحمان هستم ورحم را آفریدم ویکی از نامهایم را از آن اشتقاق کردم، هرکس پیوند رحم(صله رحم) را برقرار نماید، با او ارتباط برقرار میکنم وهرکس آن را قطع کند ،با او قطع رابطه میکنم…
قرطبی گفته این نص دلیل مشتق بودن صفت(رحمان) است.
عربها به دلیل نادانی وجهالتشان نسبت به الله تعالی وبه آنچه به ایشان نسبت به الله واجب بود، صفت رحمان را انکار کردند….
قرطبی گفته:که گفته اند که هر دو صفت(الرحمن و الرحیم)به یک معنا است ،همانند (ندمان وندیم) این نظر ابوعبیده رضی الله عنه است، وگفته اند که بنای فعلان مانند فعیل نیست ،چون فعلان فقط بر مبالغه فعل واقع میشود، مانند اینکه می گویند: مردی غضبان( کسی که به شدت خشمگین است) وفعیل به معنای فاعل ومفعول است…
ابوعلی فارسی می گوید: الرحمن: نامی عام برای تمام رحمت خاص پروردگار است، و «رحیم» به رحمت ویژه ى پروردگار برای مومنان اختصاص دارد. الله متعال می فرماید:
هوَ اَلَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلاٰئِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ وَ کٰانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً ﴿۴۳﴾
اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مى فرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است. (۴۳)
ابن عباس رضی الله عنه می گوید: رحمان و رحیم دو نام هستند که معنای دقیق و حساسی دارند و معنای یکی از دیگری دقیق تر است ،یعنی: رحمتش بیشتر است…(قرطبی۱۰۵/۱ص۲۱)
ابن جریر گوید: سری بن یحیی تمیمی به ما گفت، که عثمان بن زفر گفت: شنیدم عزرمی می گوید: الرحمان الرحیم یعنی: رحمان به تمام مخلوقات و رحیم به مومنان است…
(طبری ۱۲۷/۱ص۲۲)
گفته اند به همین دلیل الله می فرماید:
الَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ مٰا بَیْنَهُمٰا فِی سِتَّهِ أَیّٰامٍ ثُمَّ اِسْتَوىٰ عَلَى اَلْعَرْشِ اَلرَّحْمٰنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً ﴿۵۹﴾
همان کسى که آسمانها و زمین، و آنچه را که میان آن دو است، در شش روز آفرید. آن گاه بر عرش قرار گرفت. رحمتگر عام [اوست ]. در بارهء وى از خبره اى بپرس [که مى داند]. (۵۹)
الله قرار گرفتن بر عرش را با نام رحمان خود ذکر فرمود تا رحمت او تمام مخلوقاتش را شامل شود. و می فرماید: وَ کٰانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً (به مؤمنان رحیم است) مومنان را با نام رحیم خود بطور خاص ذکر نموده است…
و گفته اند: در صفت رحمان بیشتر مبالغه است چون در هر دو دنیا تمام مخلوقاتش را شامل می شود، در حالی که رحیم به مؤمنان اختصاص دارد. وهمچنین در دعای مأثوره آمده رحمن الدنیا والآخره ورحیمهما (رحمان دنیا وروز قیامت ورحیم دنیا وروز قیامت) نام رحمن مخصوص الله است وکسی دیگر شایستگی این نام را ندارد. همانطور که الله می فرماید:
قلِ اُدْعُوا اَللّٰهَ أَوِ اُدْعُوا اَلرَّحْمٰنَ أَیًّا مٰا تَدْعُوا فَلَهُ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنىٰ وَ لاٰ تَجْهَرْ بِصَلاٰتِکَ وَ لاٰ تُخٰافِتْ بِهٰا وَ اِبْتَغِ بَیْنَ ذٰلِکَ سَبِیلاً ﴿۱۱۰﴾
بگو: «خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، براى او نامهاى نیکوتر است.» و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهسته اش مکن، و میان این [و آن ] راهى [میانه ] جوى. (۱۱۰)
و سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنٰا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنٰا أَ جَعَلْنٰا مِنْ دُونِ اَلرَّحْمٰنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ ﴿۴۵﴾
از رسولانی که پیش از تو فرستادیم، بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای عبادت قرار دادیم؟!). «۴۵»
آنگاه که مسیلمه ى کذاب به دروغ خودش را رحمان یمامه نامید،پروردگار لباس دروغگویی بر او پوشاند و به دروغ گویی شهرت یافت و همگان او را با نام کذاب (کسی که بسیار دروغ می گوید) می شناسند و در دروغ گویی بین شهرنشینان و روستانشینان و کوچ نشینان ضرب المثل شده است. به همین دلیل است که در ابتدا نام خاص الله ذکر شده است و سپس آن را با صفت «رحمان» که نام گذاری آن به غیر الله ممنوع است توصیف شده است. والله می فرماید:
قلِ اُدْعُوا اَللّٰهَ أَوِ اُدْعُوا اَلرَّحْمٰنَ أَیًّا مٰا تَدْعُوا فَلَهُ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنى
بگو پروردگار را «الله» یا «رحمان» بخوانید، برای او بهترین نام هاست) «اسراء/۱۱۰»
وتنها مسیلمه به دروغ ادعای نام رحمان را کرد و کسی جز پیروان گمراهش او را به این نام نمی شناختند. لیکن صفت «رحیم» را الله برای غیر خود به کار برده است و می فرماید:
{لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (۱۲۸):
رسولی از خود شما به سویتان آمد، رنج های شما بر او سخت است و به هدایت شما اصرار دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و رحیم است). «توبه/۱۲۸»
ونیز غیر خود را با دیگر نامهایش توصیف کرده است و می فرماید:
إنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا (۲)
ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم، که او را بیازماییم، پس وی را شنوا و بینا گردانیدیم). «انسان/۲»
نتیجه این که الله برخی از نام هایش را برای غیر خود به کار برده است و برخی دیگر مانند: نام های الله، رحمن، خالق، رازق و مانند این ها، را برای غیر خود به کار نبرده است.
بنابراین پروردگار با نام «الله» شروع کرده و آن را با «رحمن» توصیف کرده است، چون صفت رحمان از رحیم خاص تر و شناخته شده تر است، چون بیان نام نخست با شریف ترین نام هاست و این شروع با اخص (خاصتر) و به ترتیب دیگر نام هاست…
و در روایت ام سلمه آمده که رسول الله صلى الله علیه وسلم قرآن را حرف، حرف تلاوت می فرمود با توقف در پایان کلمات هر یک از آیات:
بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (۱) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (۲) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (۳) مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (۴) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (۵) اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (۶) صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ (۷):توقف می کردند و برخی به همین صورت خوانده اند، اینها یک گروه هستند و برخی دیگر با وصل تلاوت کرده اند. مانند: الحمد لله رب العالمین….