حدیث معراج همراه حدیث اسراء در نصوص و کلام اهل علم آمده و شایسته است که همراه آن آورده شود تا مکمل فایده باشد.
معراج بر وزن مفعال از باب عروج است. یعنی وسیله که در آن بالا میرود. و آن به منزله نردبانی است که کیفیت آن را نمیدانیم. منظور از معراج که در شرع بکار میرود، بالا رفتن پیامبر صلی الله علیه و سلم همراه با جبریل علیه السلام از بیت المقدس به آسمان دنیا سپس سایر آسمانها تا آسمان هفتم و دیدن پیامبران در آسمانها بر منازلشان و سلام نمودن بر آنها و خوش آمد گفتن آنها به او سپس بالا رفتن او به سوی سدره المنتهی و دیدن جبریل علیه السلام بر صورتی که خداوند او را بر آن خلق کرده است سپس خداوند در آن شب پنج نماز را بر او فرض نمود و خداوند به خاطر آن با او سخن گفت سپس به سوی زمین برگشت. و معراج در شب اسراء بوده است.
کتاب و سنت بر معراج شاهدند. در قرآن ذکر بعضی از نشانهها و آیات بزرگ که برای پیامبر صلی الله علیه و سلم در شب معراج حاصل گشته، آمده است مانند این سخن الله تعالی که میفرماید: ﴿أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا یَرَىٰ ١٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَهً أُخۡرَىٰ ١٣ عِندَ سِدۡرَهِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١۴ عِندَهَا جَنَّهُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ ١۵ إِذۡ یَغۡشَى ٱلسِّدۡرَهَ مَا یَغۡشَىٰ ١۶ مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ ١٧ لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡکُبۡرَىٰٓ ١٨﴾ [النجم: ۱۲-۱۸]. «آیا در آنچه دیده است با او جدل میکنید؟ قطعاً بار دیگر او را دیده است، نزدیک سدره المنتهی در همانجا که جنه المأوی است آنگاه که درخت سدر، آنچه را که پوشیده بود، میپوشاند دیده منحرف نشد و درنگذشت براستی که برخی از آیات بزرگ پروردگار خود را دید». الله تعالی در این آیه نشانهها و آیات بزرگ که به وسیله آن رسولش صلی الله علیه و سلم را در شب معراج اکرام نمود مانند دیدن جبریل علیه السلام کنار سدره المنتهی و دیدن سدره المنتهی و آنچه از امر خداوند بود و آن را پوشانده بود. ابن عباس و مسروق میگویند: «غشیها فراش من ذهب» «با فرشهایی از طلا آن را پوشانده بود».
و در سنت خبر معراج در بیشتر آنها به تفصیل آمده است که از آن جمله حدیث انس است که در داستان اسراء آنچه مربوط به اسراء بود گفته شد سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«سپس ما را به آسمان بالا برد جبریل از (دربان) خواست که در را باز کند. گفته شد: تو کیستی؟ گفت: جبریل. گفته شد: چه کسی با توست؟ گفت: محمد صلی الله علیه و سلم. گفته شد: دعوت شده است؟ گفت: بله، دعوت شده است. پس در را برایمان باز کرد در این هنگام با آدم علیه السلام روبه رو شدم به من خوش آمد گفت و برایم دعای خیر کرد. (سپس بالا رفتن او به آسمانها و ملاقاتش با انبیاء را ذکر میکند تا آنجا که فرمود): سپس مرا به سدره المنتهی برد که دیدم برگهایش همچون گوشهای فیل و میوههایش همچون کوزههای بزرگ میباشند. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: وقتی آن به امر خداوند چیزی را فرا میگیرد دگرگون میشود و از زیبایی آن، هیچیک از آفریدگان خداوند نمیتواند توصیف کند. پس به من وحی کرد آنچه وحی میکرد و بر من پنجاه نماز در شبانه روز واجب کرد آنگاه به سمت پایین به طرف موسی علیه السلام برگشتم. گفت: پروردگارت چه چیزی را بر امتت واجب کرد؟ گفتم: پنجاه نماز. گفت: بسوی پروردگارت برگرد و از او تخفیف بخواه، زیرا امتت نمیتواند آن را انجام دهد که من بنی اسرائیل را آزمایش کردهام. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: نزد پروردگارم برگشتم و گفتم: خدایا بر امتم تخفیف بده، پس پنج نوبت از آن را برایم تخفیف داد. نزد موسی برگشتم و گفتم: پنج فرض را برایم تخفیف داد. گفت: امتت نمیتواند آن را انجام دهد، نزد پروردگارت برگرد و از او تخفیف بخواه. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: همچنان بین پروردگار متعال و موسی علیه السلام در رفت و آمد بودم تا اینکه خداوند فرمود: ای محمد در هر شبانه روز پنج نوبت نمازند و برای هر فرض نماز ده اجر قرار دادم، پس پنجاه فرض نماز میشود…». مسلم خبر معراج را با الفاظ نزدیک از حدیث مالک بن صعصعه و ابوذر و ابن عباس در صحیحین و غیر این دو استخراج کرده است.
اسراء و معراج از نشانههای بزرگی هستند که خداوند به وسیله آن پیامبرش صلی الله علیه و سلم را تکریم نمود و بر مسلمانان واجب است که به درستی آنها اعتقاد داشته باشند و اینکه آن دو صفات بزرگی هستند که خداوند در میان رسولان به پیامبر ما صلی الله علیه و سلم اختصاص نموده است و جایز نیست برای یاد اسراء و معراج جشن برپا نمود همچنانکه جایز نیست برای آن دو نماز خاصی تشریع کرد بدینگونه که بعضی از مسلمانان عوام انجام میدهند بلکه تمام آنها بدعت منکری هستند که پیامبر صلی الله علیه و سلم تشریع ننموده و احدی از سلف آن را انجام نداده است و از احدی از اهل علم نقل نشده تا به آن اقتدا کنند.
علمای اهل سنت در بیان نماز شب بیست و هفتم از ماه رجب و مانند اینها میگویند: (من البدع التی أحدثت فی دین الله، وأنه عمل غیر مشروع باتفاق أئمه الإسلام ولا ینشئ مثل هذا إلا جاهل مبتدع) «از جمله بدعتهایی است که در دین خداوند به وجود آمده و به اتفاق امامان اسلام عملی غیر مشروع است و مانند این جز از انسان جاهل بدعتگذار بوجود نمیآید». رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ فِیهِ فَهُوَ رَدٌّ»[۱] «هرکس در دین ما چیزی را که جزء آن نیست ایجاد کند باطل و مردود است».
[۱] صحیح البخاری برقم (۲۶۹۷)، وصحیح مسلم برقم (۱۷۱۸).