معجزۀ دو نیمشدن ماه
یکی از بزرگترین معجزات حسّی که بیانگر صحّت و صداقت نبوّت پیامبر ج بود.
مشرکان اهل مکّه از رسول الله صلی الله علیه وسلم درخواست نشانه و معجزه کردند و ایشان ماه را درحالی که دو نیم شده بود، به آنان نشان دادند.
الله متعال دربارۀ این معجزه میفرماید:
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَهُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١ وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَهٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ﴾ [القمر: ۱- ۲]
«قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت. و اگر [کافران] معجزهای ببینند، روی میگردانند و میگویند: [این] جادویی قوی است.»
شیخ الإسلام ابن تیمیّه میگوید: «الله تعالی نزدیکبودن قیامت و شکافتهشدن ماه را بیان فرمود و این نشانه را در ماه و نه سایر ستارگان [و سیّارهها] قرار داد، زیرا از خورشید و ستارهها، نزدیکتر به زمین است. همچنین از میان اجزای آسمان و فلک، ماه برای شکافتهشدن انتخاب شد، چون عمل مذکور در این جسم نورانی برای هرکسی که آن را ببیند، کاملا مشخّص و غیر قابل انکار است.»[۱]
وی در ادامه چنین میآورد: «پیامبر صلی الله علیه وسلم این سوره[۲] را در اجتماعهای مهم تلاوت میکردند؛ مثلا در نماز جمعه و عیدین، تا مردم نشانههای پیامبری و دلایل آن را بشنوند و پند گیرند.
تمامی مردم معجزۀ مذکور را تأیید نموده و آن را انکار نمیکردند. بنابراین شکافتهشدن ماه برای همۀ آنان مشخّص و معلوم بود.»[۳]
در صحیح مسلم روایت شده که سیّدنا عمر فاروق از ابوواقد لیثی ب پرسید: رسول الله ج در عید أضحی و فطر چه میخواندند؟
او پاسخ داد: ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ﴾ [ق: ۱] و ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَهُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ﴾ [القمر: ۱] را تلاوت مینمودند.[۴]
شیخ الإسلام ابن تیمیّه در توضیح این مطلب میگوید: «کاملا روشن است که اگر شکافتهشدن ماه اتّفاق نمیافتاد، قطعاً مؤمنان آن را ردّ و انکار میکردند، چه رسد به دشمنان ایشان؛ یعنی کافران و منافقان!
و مشخّص است که پیامبر صلی الله علیه وسلم از همه بیشتر دوست داشتند که مردم ایشان را تصدیق و پیروی نمایند و اگر این معجزه اتّفاق نمیافتاد، قطعاً چنین خبری را اعلام نمیکردند و آیات مربوط به آن را برای مردم نمیخواندند و آن را دلیل نمیآوردند و نشانۀ نبوّت خویش قرار نمیدادند.»[۵]
در صحیح بخاری، از انس س روایت شده که ساکنان مکّه از رسول الله صلی الله علیه وسلم درخواست معجزه کردند و ایشان ماه را درحالی که دو نیم شده بود و کوه حراء را در بین دو قسمت میدیدند، به آنان نشان دادند.[۶]
جبیر بن مطعم س چنین نقل میکند: «ما در مکّه بودیم که ماه شکافته شد و نیمی از آن بر روی این کوه و نیمی بر روی آن کوه قرار گرفت و گروهی گفتند: محمّد صلی الله علیه وسلم ما را جادو کرده است.
مردی در پاسخ گفت: اگر شما را جادو کرده باشد، قطعاً تمامی مردم را که جادو نکرده است.»[۷]
از ابن مسعود س روایت شده که کافران قریش – ساکنان مکّه- وقتی دیدند ماه دو نیم شده است، گفتند: این سحر و جادوست، از مسافران بپرسید که اگر آنان هم آنچه شما دیدید را دیده باشند، این عمل راست و صحیح است و گر نه، جادوست.
وی میگوید: از مسافرانی که از مناطق مختلفی آمده بودند، پرسیده شد و تمامیشان گفتند که ما نیز این نشانه را دیدیم.[۸]
ابن کثیر پس از آوردن دلایل بسیاری در اثبات وقوع شکافتهشدن ماه، میگوید: «قطعاً این نشانه در سرزمینهای بسیاری مشاهده شد.
و بنا بر قولی، در برخی شهرهای هند، شب وقوع این معجزه، به عنوان مبدأ یک تاریخ و با نام شب شکافتهشدن ماه تعیین گشت.»[۹]
وی در تعلیل عدممشاهدۀ این نشانه در برخی از سرزمینها میگوید: «شاید این واقعه در یکی از شبهای زمستان روی داده باشد که بیشتر مردم در خانهها هستند یا آسمان بسیاری از سرزمینها، ابری است.»[۱۰]
بخشی از مطالب موجود دربارۀ شکافتهشدن ماه، ارائه گشت.[۱۱]
[۱]– الجواب الصّحیح، ج ۶، ص ۱۶۰٫
[۲]– یعنی سورۀ مبارکۀ «قمر» که در ابتدای آن، معجزۀ مورد بحث بیان شده است.
[۳]– الجواب الصّحیح، ج ۶، ص ۱۶۰٫
[۴]– صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۸۹۱٫
[۵]– الجواب الصّحیح، ج ۶، صص ۱۶۰- ۱۶۱٫
[۶]– صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ۳۸۶۸٫
[۷]– سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: ۳۲۸۹٫
[۸]– بیهقی این روایت را در «دلائل النّبوّه»، ج ۲، صص ۲۶۵، ۲۶۶ و ۲۶۷، به صورت مفرّغ آورده است؛ ابونعیم در الدّلائل، ج ۱، صص ۳۶۹- ۳۷۰٫
[۹]– البدایه والنّهایه، ج ۴، ص ۲۹۹٫
[۱۰]– همان.
[۱۱]– برای جزئیّات بیشتر، رک: الجواب الصّحیح، ج ۶، صص ۱۵۹- ۱۶۴؛ البدایه والنّهایه، ج ۴، صص ۲۹۳- ۳۰۴٫