معاجم (فرهنگ لغتهای) اصطلاحات فقهی در مذهب مالکی
- کتاب «تنبیه الطالب لفهم ابن الحاجب»، اثر ابوعبدالله محمد بن عبدالسلام بن یوسف تونسی (متوفی ۷۴۹ ه . ق).[۱]
این کتاب، شرحی برای الفاظ و متن کتاب «جامع الامهّات فی فقه مالک» اثر «ابوعمرو عثمان بن حاجب» (متوفی ۶۴۶ ه . ق) میباشد که براساس حروف الفباء ترتیب یافته است. و این کتاب نیز پیوسته چاپ و در اختیار علاقمندان قرارگرفته است.[۲]
- کتاب «الحدود فی التعاریف الفقهیه»، اثر ابوعبدالله محمد بن عرفه (متوفی ۸۰۴ ه . ق).
«ابن عرفه» در این کتاب به تعریفات فقهی و تبیین حدود آنها از جوانب مختلف پرداخته است. وی گاهی اصطلاحات فقهی را با «حدّ حقیقی»[۳] و گاهی نیز با «رسم» تعریف میکند.
این کتاب شامل حقایقی فقهی، مفاهیم عرفی، و معانی لغوی و دیگر مباحث علمی و فقهی میباشد که هر پژوهشگر و محققی به آنها نیاز دارد و از آنها مستغنی نیست.
این کتاب پر بار و غنی، به زیور چاپ نیزآراسته شده است.[۴]
[۱]– الأعلام (۶/۲۰۵)
[۲]– البحث الفقهی ص۱۷۲
[۳]– هر عملی مشتمل بر مفاهیمی است که باید به وسیلهی تعریف دقیق شناخته شود. تعریف نیز یا تعریف به حدّ است و یا تعریف به رسم. و هر یک یا تام است یا ناقص. بدین شرح:
الف) حد تام تعریفی است که تمامی ذاتیات مُعرَّف را در بردارد، یعنی ماهیت و حقیقت مُعرَّف را به نحو کامل بیان میکند، بنابراین کاملترین و جامعترین تعاریف است. سعی فلاسفه و دانشمندان برآن است که تا آنجا که ممکن است امور را به حدّ تام تعریف کنند.
حد تام از جنس قریب و فصل قریب (در اصطلاح منطقیها) ترکیب میشود، مانند: «حیوان ناطق» در تعریف انسان.
ب) حد ناقص تعریفی است که از جنس بعید و فصل قریب فراهم میآید، مانند «جسم ناطق» در تعریف انسان
ج) رسم تام از انضمام جنس قریب با عرض خاص حاصل میشود، مانند «حیوان ضاحک» در تعریف انسان
د) رسم ناقص از انضمام جنس بعید با عرض خاص حاصل میشود، مانند «جسم ضاحک» درتعریف انسان: (منطق، تألیف: دکتر محمد خوانساری) (مترجم)
[۴]– البحث الفقهی ص ۱۷۲