مظاهر تبرک به قبور صالحان

اصحاب قبور به حد مشروع زیارت قبر اکتفاء نکرده بلکه با بدعت‌هایی خطیر و بسیار از آن تجاوز کرده‌‌اند و آن بدعت را به اسم تبرک به صالحان و تعظیم و تقدیس ضرایح آنها و اعتقاد به اینکه کار آنها جزئی از شریعت دین بوده است، انجام می‌دهند.

از جمله این امور بدعی که بعضی از آنها شرک اکبر هستند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- طلب حوایج خود و استغاثه کردن از اموات:
مثلا شخص زائر می‌گوید: یا آقای من، ای فلانی مریضم را شفا بده و یا مرا بر فلانی پیروز بگردان و همانند این دعاها.  
و شکی نیست که این اعمال جزو شرک به خداوند واحد و بی‌نیاز است و باعث می‌شود شخص گوینده – چنان که از اقوال و اعمال شرکی خود قبل از مرگ توبه نکند-  برای همیشه داخل جهنم گردد. همچنین از شنیع‌ترین بدعت‌های ایجاد شده در دین، توسل به صاحب قبر است تا برایش پیش خداوند دعا نماید. شیخ محمد بن ابراهیم می‌گوید: توسل به اموات برای ارتباط با خداوند سبحان، و قرار دادن واسطه بین خود و خدا، از بزرگ‌ترین حرام هاست، و عین کاری است که مشرکین انجام می‌دادند، زیرا مشرکین (نیز مانند اصحاب اهل قبور) معتقد نبودند که آن بتها (لات و عزی) رزق و روزی داده و یا خلق می‌کنند، بلکه آنها فقط به آن بتها توسل می‌کردند تا به خدا برسند، چنان که الله تعالی در مورد آنها حکایت می‌کند: ﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾ [الزمر: ۳]. یعنی: «ما آنها را جز براى اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک گردانند نمی ‏پرستیم» .
ابن قیم می‌گوید: «رسول الله در ابتدا زیارت قبر را به خاطر سد ذریعه نهی کردند، بعد از آنکه توحید در قلب اصحابش محکم گردید به آنها اجازه داد تا بر وجه شرعی آن را زیارت کنند و (با این حال) آنها را از سخنان بیهوده در قبرستان نهی کرد، پس هر کس قبور را غیر از شیوه شرعی – آنگونه که خدا و رسولش دوست دارند- زیارت کند، زیارت وی رخصت شرعی ندارد، وبیهوده گویی در قبرستان انجام شرک قولی و فعلی در کنار آن قبرها است» .
۲- انجام بعضی از عبادات در کنار قبور اولیاء وصالحان:
از مهم‌ترین این عبادات دعا است زیرا اعتقاد دارند که آن مکان دارای برکت است و دعا در آنجا مستجاب می‌شود. ابن تیمیه در این مورد می‌گوید: “دعا نزد قبور و غیر آن از اماکن دیگر به دو نوع تقسیم می‌شود:
اول: شخص به حکم اتفاق به بقعه‌ای می‌رسد و دعا می‌خواند، وی به قصد دعا به آن بقعه نرفته است – همانند وقتی است که در راهی می‌رود و دعا می‌خواند-  و اتفاقا راه وی به قبور برخورد کرده است، یا اینکه: شخص به زیارت قبرستان (محل سکونت خود) رفته و بر آنها سلام داده و از خداوند دعای مغفرت برای خود و اموات طلب کرده است چنان که این کار سنت است، این نوع دعا هیچ ایرادی ندارد.  
دوم: کسی که علاقه دارد که نزد قبور برای خود دعا کند (بدون توسل و یا واسطه قرار دادن اموات به این نیت که گمان می‌برد که آن مکان، مکان مبارکی است) طوری که احساس می‌کند دعایش در آنجا مستجاب‌تر است تا مکانی دیگر، این نوع دعا نهی شده است، نهی تحریم یا تنزیه، و این نهی به تحریم نزدیک‌تر است .
و در جایی دیگر می‌گوید: «این کار، به اتفاق تمامی ائمه مسلمین از منکرات و بدعت است و بنابراین حرام است و من ندیده‌ام که در حرمت آن بین اهل علم نزاعی صورت گرفته باشد» .

و در خصوص نهی از نماز خواندن در مقابر، احادیثی وارد شده‌‌اند از جمله:
– «عن أبی سعید الخدری قال: قال رسول الله: الارض کلها مسجد إلا الـمقبره والحمام» .
یعنی: «تمامی زمین مسجد است جز مقبره (و قبرستان)و حمام».  
– «عن انس أن النبی نهى عن الصلاه بین القبور» .
یعنی: «پیامبر نماز خواندن در بین قبور و قبرستان را نهی کردند».  
و یکی از موارد سوء تعظیم قبور صالحان و اعتقاد به برکت آن، ساختن مساجد و گنبدهایی بر روی آن قبور است و شکی نیست که ساختن چنین بارگاه‌هایی بر روی قبور به اتفاق علماء حرام است .
 احادیث زیادی از رسول الله در مورد نهی از نماز خواندن در کنار قبور و ساختن مسجد و بارگاه و چراغانی کردن آنها نقل شده است از جمله احادیث زیر:  
«عَنْ عَائِشَهَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ: أَنَّ أُمَّ حَبِیبَهَ وَأُمَّ سَلَمَهَ ب ذَکَرَتَا کَنِیسَهً رَأَیْنَهَا بِالْحَبَشَهِ، فِیهَا تَصَاوِیرُ، فَذَکَرَتَا لِلنَّبِیِّ، فَقَالَ: إِنَّ أُولَئِکَ إِذَا کَانَ فِیهِمُ الرَّجُلُ الصَّالِحُ فَمَاتَ، بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِدًا، وَصَوَّرُوا فِیهِ تِلْکَ الصُّوَرَ، فَأُولَئِکَ شِرَارُ الْخَلْقِ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» . ترجمه: «عایشه می‌گوید: ام حبیبه و ام سلمه برای پیامبر از کلیسایی که در زمان هجرت به حبشه، آنرا دیده بودند و مملو از عکس و تصویر بود، سخن گفتند. رسول الله فرمود: آنها کسانی بودند که هرگاه فرد نیکوکاری از آنان، فوت میکرد، بر قبرش، مسجدی بنا می‌کردند و در آن، تصاویر و تمثال‌های آن شخص را نقاشی می‌کردند. روز قیامت، این افراد، بدترین مخلوق، نزد خدا خواهند بود».  
و از ابوسعید خدری روایت شده که پیامبر فرمود: «إنی نهیتکم عن زیاره القبور فزروها فإن فیها عبره (ولاتقولو ما یسخط الرب)»  
یعنی: «من شما را از زیارت قبور منع می‌کردم ولی اکنون آنها را زیارت کنید، چون زیارت قبور مایه عبرت و پندآموزی است ولی از سخنی که مایه خشم خدا می‌شود بپرهیزید».
۳- مسح و بوسیدن قبور اولیاء:
 از جمله عادات بعضی از اصحاب اهل قبور، مسح قبور و ضریح صالحان و لمس کردن در و دیوار و بوسیدنشان و یا برداشتن مقداری از خاک تربت به قصد تبرک و حتی اهدای آن به افراد دیگر است.  
علامه حافظ حکمی در مورد علت این امر می‌گوید: «و اینها همگی ناشی از اعتقادشان به صاحب قبر است که نفع وضرر می‌رساند، این اعتقاد آنها را به سوی تربت صالحان کشانده، و گمان می‌برند که خاک تربت به خاطر شخصی که در آن دفن شده موجب شفا و برکت است و حتی بعضی از آنها به تربت بقعه‌ای متبرک هستند که در آنجا شخص صالحی دفن نشده است بلکه خود می‌پندارد (که شخص مدفون از اولیاءالله است) و حتی به او گفته می‌شود که در آن مکان فقط جنازه‌ای مدفون است. این بازی شیطان به مردمان این عصر است»   
و از جمله عاداتی که بیشتر زنان مرتکب آن می‌شوند، عبارتند از: مسح ضریح و لمس آن و سپس دست خود را به سر و صورت خود و فرزندانشان می‌کشانند و اعتقاد دارند که برکت ذات ولی مدفون شده در قبر به ضریحش نیز سرایت می‌کند.  
ابن تیمیه در مورد مسح و بوسیدن قبور می‌گوید: «مسح قبر- هر قبری که باشد و بوسیدنش به اتفاق مسلمانان نهی شده است هر چند که آن قبر متعلق به انبیاء باشد و هیچ کدام از سلف امت و ائمه دین چنین کاری انجام ندادند و اگر از میت داخل قبر طلب و استغاثه شود شرک خواهد بود» .

در کتاب و سنت هیچ دلیلی بر مشروعیت تبرک به قبور در هر شکل و صورتی وجود ندارد و این نوع تبرک بدعتی است که جاهلان وارد دین ساخته‌‌اند. پیامبر می‌فرمایند: «من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس فیه فهو رد»  یعنی: «هر کس چیزی را در دین بوجود آورد که که امر ما بر آن نبوده، مردود است».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …