العراقیون» (علمای عراق)
مراد از «العراقیون» این عده از علماء میباشند:
- قاضی اسماعیل بن اسحاق الازدی (متوفی ۲۸۲ه).
- قاضی ابوالحسن بن القصار علی بن احمد (متوفی ۳۹۸ه).
- ابوالقاسم، عبدالله بن الحسن بن الجلاب (متوفی ۳۷۸ه).
- ابوبکر، محمدبن عبدالله الابهری (متوفی ۳۹۵ه).
- قاضی، عبدالوهاب ابو محمد بن نصر(متوفی ۴۲۲ه).
- قاضی ابوبکر، محمدبن طیب الباقلانی (متوفی ۴۰۳ه).
- قاضی ابوالفرج، عمروبن عمرو(متوفی۳۳۰یا۳۳۱ه).
«حطاب» و «خرشی» میگویند: « ونظرائهم» و نظائر آنها از دیگر علمای عراقی.
نکته:
در وقت اختلاف «مصریون» با «مدنیون»، غالباً «مصریون» مقدماند چرا که آنها از زمرهی بزرگان و طلایهداران و پیشقراولان مذهب مالکی، به شمار میآیند، مانند: ابنوهب، ابن قاسم و اشهب که از بزرگان و از جملهی علمای مصر میباشند.
و اگر «مغاربه» (علمای مغرب زمین) با «عراقیون» اختلاف کردند، غالباً «مغاربه» بر آنها مقدماند، چرا که شیخین (یعنی: «ابن ابی زید» و «ابن القاسبی» و برخی از علماء: «ابن ابی زید» و «ابوبکر ابهری» را گفتهاند)، از زمرهی مغاربه میباشند و به همین جهت بر «عراقیون» مقدماند.
و در وقت اختلاف «مدنیون» و «مغاربه»، مدنیون مقدماند، چرا که «الاخوین» (یعنی «مطرف» و «ابن ماجشون») از جملهی مدنیون میباشند، و این دو نیز از جایگاه و منزلت ویژه و خوبی در فقه مالکی، برخوردارند که خود سبب تفوّق و برتری است.
عدوی در «حاشیه» خویش میگوید:[۱]
«مطرف» و «ابن ماجشون» را بدین جهت به «أخوین»(دو برادر)، نام نهادهاند چراکه آنها در بیشتر مسائل و احکام با هم متفق، و پیوسته در رکاب و معیت یکدیگر بودند و هیچ گاه از هم جدا نمیشوند.
[۱]– حاشیه العدوی علی الخرشی (۱/۴۹)