اجماع در لغت به معنای تصمیم قاطع و اتفاق می باشد. خداوند متعال از قول نوح علیه السلام می فرماید: «فَأَجْمِعُواْ أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّهً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَیَّ وَلاَ تُنظِرُونِ» (یونس: ۷۱) «پس همراه با معبودهای تان قاطعانه تصمیم خود را بگیرید (و هرچه از دست تان برمی آید درباره من انجام دهید و هیچ کوتاهی مکنید. این کار را از روی مشورت کامل و تصمیم قاطع انجام دهید تا) بعداً منظورتان از خودتان نهان نماند و مایه اندوهتان نشود. پس از آن نسبت به من هرچه می خواهید بکنید و مرا مهلت ندهید».
اجماع نزد اصولیون در اصطلاح عبارت است از: «اتفاق مجتهدان یک عصر و زمان در مورد یک حکم شرعی بعد از وفات رسول خدا»[۱]
اجماع نزد جمهور امت حجت است بر خلاف خوارج و روافض که آن را حجت نمی دانند.
خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ» (توبه: ۱۱۹) «ای کسانیکه ایمان آوردهاید از الله بترسید و با راستگویان باشید».
ابن قیم رحمه الله می گوید: «بسیاری از سلف صالح بر این باورند که منظور از صادقین، اصحاب محمد می باشد. تردیدی نیست که آنها پیشوایان راستگویان هستند. و هر راستگویی پس از آنها، صدق و راستی وی با آنها کامل می شود بلکه حقیقت صدق وی، پیروی از آنها و همراهی با آنها می باشد. و بدیهی است کسی که در چیزی با آنها مخالفت کند – هرچند در امور دیگر با آنها موافق باشد – در آن چه با آنها مخالفت کرده، با ایشان همراه نبوده است و در این صورت عدم همراهی وی با آنها در مورد او صدق می کند».[۲]
و خداوند متعال می فرماید: «وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً» (نساء: ۱۱۵) «و هرکس پس از آنکه هدایت (و راه حق) برایش روشن شد با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به آنچه پیروی کرده وا گذاریم و او را به جهنم در افکنیم و بد جایگاهی است.»
اما وجه دلالت این آیه: «در این آیه خداوند متعال کسانی را که راهی جز راه مومنان در پیش گرفته اند، تهدید می کند. و این خود بیانگر حرام بودن چنین عملی است. بنابراین پیروی از راه و روش مومنان واجب است. چرا که راه سومی وجود ندارد.»
و از عبدالله بن مسعود روایت است که می گوید: «هر کس در پی اقتدا کردن است، پس به اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم اقتدا کند؛ چرا که آنها پاک ترین و نیک ترین قلوب این امت را دارا هستند و عمیق ترین علم و کم ترین تکلف و استوار ترین هدایت و بهترین احوال را در میان امت دارا هستند. قومی که خداوند متعال آنها را برای همراهی پیامبرش و بر پایی دینش برگزیده است. پس فضل و برتری آنها را بشناسید و از راه و روش آنها پیروی کنید چرا گه آنها بر راه راست و مستقیم بودند».[۳]
ابوحنیفه رحمه الله می گوید: «چون صحابه در امری اجماع کردند، ما تسلیم آن هستیم».
و شافعی رحمه الله می گوید: «مسلمانان اجماع کرده اند کسی که سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم برای وی روشن شد، حق ندارد آن را به خاطر هیچکس رها کند.»[۴]
و همچنین می گوید: «هیچیک از صحابه و تابعین را نمی شناسم که از رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر داده باشند مگر اینکه خبر وی پذیرفته شده و بدان رجوع شده و سنت تلقی شده است.»[۵]
«بنابراین هرکس این مذهب را رها کند و از آن جداشود، در حقیقت نزد ما از راه و روش اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم و علمای پس از آنها تا به امروز، جدا شده است و چه بسا از جاهلان باشد.»[۶]
و داود ظاهری و ابن حبان و امام احمد ابن حنبل رحمه الله می گویند: «اجماع این است که از احادیث و روایاتی که از رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحابش وارد شده، پیروی شود اما در پیروی از تابعین مخیرمی باشد.» (منظور سخن آحاد تابعین است نه همگی آنها)
و ابن وهب می گوید: «داود و اصحاب ما بر این باورند که اجماع، فقط اجماع صحابه است.»[۷]
[۱] – شوکانی، ارشاد الفحول: ۷۳؛ آمدی: ۴/۱۱۵؛ معالم اصول الفقه عند اهل السنه و الجماعه، جیزانی.
[۲] – همان: ۱۳۲، ابن قیم در این مورد ده دلیل از قرآن ذکر می کند. نگا: اعلام الموقعین: ۱۳۵-۱۲۴
[۳] – ابن عبدالبر، بیان العلم و فضله: ۱۸۱۰؛ نگا: الصحیحه، آلبانی: ۲۶۴۸
[۴] – اعلام الموقعین ، ابن قیم : ۳/۲۸۳
[۵] – مفتاح الجنه فی الاحتجاج بالسنه، جلال الدین سیوطی: ۱۴۳ ص: ۵۹، تحقیق شیخ بدر البدر حفظه الله؛ دارالهدی النبوی، مکتبه ابن تیمیه کویت.
[۶] – همان: ۱۳۵ ص: ۶۰
[۷] – ارشاد الفحول، شوکانی: ۸۲-۸۱