ابوبکر صدیق رضی الله عنه، دورهی جاهلی را با بصیرت، عقل و اندیشهای روشن و با استعدادی درخشان، تیزهوشی، ذکاوت و اندیشهی استواری که تمام وجودش را در بر گرفته بود، سپری کرد.
تیزهوشی و فراست ابوبکر رضی الله عنه، این امکان را برایش فراهم آورد که بتواند اشعار و اخبار زیادی را درمورد بعثت پیامبری جدید، به خاطر بسپارد.
یک بار رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، از گروهی از صحابه که ابوبکررضی الله عنه نیز درمیان آنها بود، پرسیدند:
«چه کسی از شما سخنان قس بن ساعده را در بازار عکاظ، حفظ است؟»
صحابه ساکت بودند که ابوبکر رضی الله عنه گفت:«من، کلام قس را حفظ هستم؛ آن روز من، در بازار عکاظ بودم که قُس، بر شتر خاکستریش، ایستاد و گفت: ای مردم!
گوش کنید و آگاه باشید تا فایده ببرید؛
همانا همه، روزگاری زندگی میکنند و روزی هم مرگشان، فرامیرسد؛ آن کس که بمیرد، فرصتش پایان مییابد.
بیگمان در آسمان، خبرهایی است که ما از آن بیخبریم و در زمین اتفاقات قابل پندی در جریان است؛ زمین، بهسان فرش گسترده و آسمان، همانند سقفی برافراشته است؛ ستارگان، در گردش هستند و دریاها، هرگز نمیخشکند؛ شبها، تار و تاریک است و آسمان، دارای برجها، باروها و ستارگان بیشمار!
قُس، خطاب به مردم سوگند یاد نمود که خداوند، دینی دارد که از دین شما بهتر ودوستداشتنیتر است و سپس چنین سرود:
فی الذاهبین الأولیــ ـن من القرون لنا بصائر
لـما رأیـت مـوارداً للمـوت لیس لها مصادر
و رأیت قومی نحوها یسعی الأکابر والأصاغر
أیقنت أنی لامحـــا له حیث صارالقوم صائر
یعنی:
«در مردمانی که پیش از این رفتهاند، پندها و عبرتهای زیادی برای ما وجود دارد.
آنگاه که مرگهای زیادی دیدم، دانستم که مرگ، وقت و زمان مشخصی ندارد.
من، خویشان نزدیک و دور خود را از کوچک و بزرگشان دیدم که به سوی مرگ میروند و بدین ترتیب یقین کردم که من نیز به همانجا میروم که آنان رفتند».
ابوبکرصدیق رضی الله عنه با حافظهای استوار و بلندمدت، توانست گفتههای قس بن ساعده را برای رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم و یارانش، بازگو کند.
باری، ابوبکرصدیق رضی الله عنه در سفر شام، خوابی دید؛ آن خواب را برای بحیرای راهب، تعریف کرد.
بحیرا، پرسید: «تو از کجایی؟»
ابوبکر رضی الله عنه فرمود: «از مکه؛»
بحیرا پرسید: «از کدامین طایفه؟»
ابوبکر رضی الله عنه، پاسخ داد: «از قریش.» بحیرا دوباره سؤال کرد: «چه کاره هستی؟» ابوبکر رضی الله عنه جواب داد: «تاجرم.»
بحیرا گفت: «اگر خداوند، خوابت را به حقیقت تبدیل کند، پیامبری از قوم تو برمیانگیزد که تو در حیات آن پیامبر ، وزیر و معاون او خواهی بود و پس از او خلیفه و جانشینش خواهی شد.» ابوبکر رضی الله عنه، این گفتههای بحیرا را همواره پیش خود نگه داشت و فاش نکرد.
(نام کتاب:خلفای راشدین؛ابوبکرصدیق رضی الله عنه، مؤلف:دکترعلی صلابی)