نسائی با دو روایت این حدیث را نقل کرده است:
۸۹- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم یَقُولُ: أَسْرَفَ عَبْدٌ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ، قَالَ لِأَهْلِهِ: إِذَا أَنَا مُتُّ فَأَحْرِقُونِی، ثُمَّ اذْرُونِی فِی الرِّیحِ فِی الْبَحْرِ، فَوَاللَّهِ لَئِنْ قَدَرَ اللَّهُ عَلَیَّ لَیُعَذِّبَنِّی عَذَابًا لَا یُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنْ خَلْقِهِ، قَالَ: فَفَعَلَ أَهْلُهُ ذَلِکَ، قَالَ اللَّهُ جل جلاله لِکُلِّ شَیْءٍ أَخَذَ مِنْهُ شَیْئًا: أَدِّ مَا أَخَذْتَ، فَإِذَا هُوَ قَائِمٌ، قَالَ اللَّهُ جل جلاله: مَا حَمَلَکَ عَلَى مَا صَنَعْتَ؟ قَالَ: خَشْیَتُکَ، فَغَفَرَ اللَّهُ لَهُ».
- از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که گفت: از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدم که میفرمود: «مردی [بود که] در انجام معاصی بسیار زیادهروی کرد (بسیار اهل گناه بود)، تا این که مرگش نزدیک شد. به خانوادهاش گفت: هرگاه مُردم مرا بسوزانید سپس [خاکستر] مرا بر باد دهید و در دریا پخش کنید، به خدا سوگند اگر پروردگارم بخواهد بر من سخت گیرد، مرا عذابی خواهد داد که هیچیک از مخلوقاتش را آنچنان عذاب نداده باشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: پس خانوادهاش آن (وصیت او) را انجام دادند، خداوند متعال به هر آنچه چیزی از جسم او گرفته بود، فرمود: آنچه گرفتهای، پس بده و مرد نزد خدا حاضر ایستاد، خداوند متعال فرمود: چه چیزی تو را بر آن داشت که چنان سفارش کنی؟ گفت: ترس از تو، پس خداوند او را بخشید».
۹۰- «عَنْ حُذَیْفَهَ – أَیْ: ابن الیمان رضی الله عنه عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم قَالَ: کَانَ رَجُلٌ مِمَّنْ کَانَ قَبْلَکُمْ یُسِیءُ الظَّنَّ بِعَمَلِهِ، فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ قَالَ لِأَهْلِهِ: إِذَا أَنَا مُتُّ فَأَحْرِقُونِی، ثُمَّ اطْحَنُونِی، ثُمَّ اذْرُونِی فِی الْبَحْرِ، فَإِنَّ اللَّهَ إِنْ یَقْدِرْ عَلَیَّ لَمْ یَغْفِرْ لِی، قَالَ: فَأَمَرَ اللَّهُ جل جلاله الْمَلَائِکَهَ فَتَلَقَّتْ رُوحَهُ، قَالَ لَهُ: مَا حَمَلَکَ عَلَى مَا فَعَلْتَ؟ قَالَ: یَا رَبِّ! مَا فَعَلْتُ إِلَّا مِنْ مَخَافَتِکَ، فَغَفَرَ اللَّهُ لَهُ».
- «از حذیفه بن یمان رضی الله عنه از پیامبرصلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمودند: قبل از شما مردی بود که نسبت به کارهایش سوء ظن داشت (مطمئن نبود که کار خوبی انجام داده باشد، یا این که به کارهایی که انجام داده بود، چندان امیدوار نبود)، پس وقتی که مرگش نزدیک شد [و به حالت احتضار درآمده، به خانوادهاش گفت: هرگاه مُردم مرا بسوزانید سپس جسدم را آسیاب کنید، سپس مرا در دریا پخش کنید که اگر خداوند بخواهد بر من سخت بگیرد و مرا عذاب دهد، مرا نمیبخشد. پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: خداوند متعال به فرشتگان دستور داد [روحش را بگیرند]، پس فرشتگان روحش را گرفتند. خداوند به او فرمود: چه چیزی تو را بر آن داشت که چنان کنی؟ گفت: خدایا! این کار را نکردم، مگر به خاطر ترس از تو، پس خداوند او را بخشید».