به دنبال نازل شدن آیات نخستین سوره مدّثر که پیش از این آوردیم، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- برای دعوت مردم به سوی خداوند سبحانه و تعالی به پاخاستند؛
اما، از آنجا که قوم و قبیله آن حضرت مردمی بیفرهنگ بودند؛ جز بتپرستی و وثنیت دین و آئینی نداشتند، جز اینکه پدران و نیاکانشان را بر آن دین و آیین یافتهاند، دلیل و برهان دیگری نمیشناختند؛
و جز غیرت جاهلانه و حمیت و فخر و مباهات بیاساس، از اخلاق انسانی چیزی نمیدانستند؛
و در برابر مشکلات اجتماعی با هیچ راهحل دیگری بجز شمشیر آشنا نبودند؛ با وجود این، صدارت و زعامت دین و دنیای مردم در جزیرهالعرب با آنان بود، و مرکز اصلی عربستان یعنی مکه را در اختیار داشتند، و خود را ضامن حفظ و نگهداری کیان آن معرفی میکردند. بنابراین، برخورد حکیمانه با چنین وضعیت و با چنان مخاطبانی اقتضای آن را داشت که دعوت آن حضرت، در آغاز کار، پنهانی باشد، تا آنان به یکباره و بطور غیرمنتظره با دعوت آسمانی اسلام رویاروی نشوند، و برنیاشوبند.