مرتبهی حدیث قدسی مابین قرآن و حدیث نبوی است، در قرآن کریم هم لفظ و هم معنای آن به الله تعالی نسبت داده میشود، در حدیث نبوی نیز هم لفظ و هم معنای آن به پیامبر نسبت داده میشود[۱]، ولی در حدیث قدسی فقط معنای آن به الله تعالی نسبت داده میشود نه الفاظ آن، و به همین علت (بر خلاف قرآن) تلاوت آن عبادت نیست و در نماز نیز قرائت نمیشود، و با آن تحدی و مبارزه طلبی نمیشود، و بر خلاف قرآن بصورت متواتر نقل نمیشود، بلکه در میان آنها هم صحیح و هم ضعیف و حتی موضوع وجود دارند.
[۱]– اما آنچه را که پیامبر ج (مستقیما) بوسیلهی وحی فرمودهاند؛ مانند اخبار از غیبیات در آینده، و مانند آنچه که در حدیث یعلى بن أمیه آمده که؛ از پیامبر ج در مورد کسی که در عمره احرام بسته درحالی که لباسش را معطر کرده سوال شد، پیامبر صلی الله علیه وسلم (جواب آن را نمیدانستند و لذا) سکوت نمودند تا آنکه وحی در مورد آن آمد، امثال این موارد مستثنا هستند و فقط لفظ آن به پیامبر ج نسبت داده میشود نه معنای آن. (مؤلف).
(نکته: همانگونه که مؤلف گرامی اشاره کردند؛ احادیث نبوی هم لفظاً و معناً از جانب رسول اللهج هستند، ولی باید به یاد داشت که معنای آنها بنوعی مورد تایید خداوند متعال است، زیرا قطعا اگر سخن ایشان برخلاف شریعت باشد از جانب الله تعالی منع میشد).