دوّم: «مسائل غیرظاهر الروایه» یا «مسائل النوادر»
عبارت از مسائلی است که از بزرگان مذهب احناف، در کتبی غیر از کتب ششگانهی امام محمد (کتب ظاهر الروایه)، مانند: «الکیسانیات»، «الجرجانیات»، «الرقیات» و «الهارونیات» روایت شده باشند.
و علت نامگذاری این روایات به «غیر ظاهر الروایه» بدان جهت است که مسائل این کتب، به سان «کتب ظاهر الروایه» با روایاتی ظاهر، ثابت و صحیح از امام محمد، نقل نشدهاند، از این رو در درجه و رتبهی دوم قرار دارند.
و اینکه این کتب، در درجهی دوم قرار دارند به خاطر عیب و نقصی که در لابلای آنها وجود دارد، نیست؛ بلکه فقط بدان جهت است که از لحاظ روایت و نقل، به درجهی کتب ظاهر الروایه نمیرسند.
«ابن عابدین»[۱] میگوید: کتاب «الأمالی»[۲] ابویوسف، و روایات محمد بن سماعه (متوفی ۲۳۳ هـ . ق)، و معلی بن منصور (متوفی ۲۱۱ هـ . ق) و دیگران، که در برخی از مسائل معین وجود دارد نیز از همین قسم (یعنی «کتب غیرظاهر الروایه» یا «نوادر») میباشند و از اصول به شمار نمیآیند، به همین خاطر اگر میان «مسایل اصول» (ظاهر الروایه) و «نوادر» (غیرظاهر الروایه) تعارضی ایجاد گردد، در این صورت باید حکم مسئله را از روایت اصول گرفت، چرا که «اصول» از لحاظ سند، قوی و از جهت اعتبار، مهمتر هستند و یک سروگردن از «نوادر» و «غیرظاهر الروایه» بالاترند. (بنابراین، در وقت تعارض، به اصول عمل میشود نه به نوادر)
[۱]– رسم المفتی ص ۱۷
[۲]– «الامالی» جمع املا است (یعنی مطلبی راتقریرکردن تادیگران بنویسند). عادت فقها و محدثین سلف و عربها بر این بود که در جایی ویژه مینشستند و شاگردان با قلم و کاغذ اطرافشان را احاطه میکردند و هرآنچه را استاد از درس بر آنان میخواند و دیکته مینمود، آنها مینوشتند. سپس به جمعآوری دست نوشتههای خویش میپرداختند و آنها را در کتابی با عنوان «الأمالی» تدوین مینمودند. و از وقتی که علم حقیقی و علمای راستین از میان رفتند این روش نیز به دست فراموشی سپرده شده است و «لا حول ولا قوه الا بالله» و علمای شافعی به «أمالی» تعلیقه میگویند (رسم المفتی ص۱۷)