مخالفت خلف با عقیده سلف در مورد صفات الله

به [مخالفت خلف با عقیده سلف در مورد صفات] اشاره می‌‌‌‌‌‌کند، چون یکی از مباحثی که خلف با سلف مخالفت کرده‌اند، تاویل آیات و تعطیل آنها و عدم پیروی از آیات الهی است. اما سلف – از جمله ائمه اربعه – به حقیقت معانی آیات و احادیث صفات خداوند بدون تشبیه و تعطیل ایمان داشتند.[۱]

[۱] – ائمه برای اثبات مذهب سلف اظهار نظر کردند: امام اوزاعی می‌‌‌‌‌‌گوید: زهری و مکحول می‌‌‌‌‌‌گفتند: این احادیث را به همان صورتی که از پیامبر ثابت است، بپذیرید. (اللالکلائی ۷۳۵، ابن عبدالبر در جامع بیان العلم ۲۸۶ و موفق الدین مقدسی در ذم التاویل ص۲۲ با سند حسن روایت کرده‌‌‌اند.

سفیان بن عیینه می‌‌‌‌‌‌گوید: تمام آنچه خداوند خود را در قرآن توصیف کرده است تفسیر آن بدون بیان کیفیت به همان صورتی است که خوانده می‌‌‌‌‌‌شود. دارقطنی در الصفات با سند صحیح روایت می‌‌‌‌‌‌کند که احمد بن نصر از سفیان بن عیینه پرسید: درباره‌ی حدیث عبدالله که در آن آمده: (خداوند آسمان را روی انگشت‌اش قرار می‌‌‌‌‌‌دهد) و حدیث: (دل بندگان بین دو تا از انگشتان خداوند رحمان است). و حدیث: (خداوند به خاطر کسی که او را در بازار ذکر می‌‌‌‌‌‌کند، می‌‌‌‌‌‌خندد). و این که او تعالی: «یَنْزِلُ رَبُّنَا إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا»: (هر شب به آسمان دنیا فرود می‌‌‌‌‌‌آید) و دیگر احادیث مانند این‌ها چه می‌‌‌‌‌‌گویی؟ گفت: این احادیث را بدون بیان کیفیت به آن‌ها ایمان داریم. (دارقطنی در صفات ص۶۳ با سند صحیح)

ولید بن مسلم می‌گوید: از مالک بن انس، سفیان ثوری، لیث بن سعد و اوزاعی درباره‌ی احادیث صفات سوال کردم. گفتند: به همان صورتی که ثابت است به پذیرند. (ابوبکر خلال در السنه ص۳۱۳ و دارقطنی در الصفات۶۷ وآجری در الشریعه ص۳۱۴ با سند صحیح آورده‌اند).

ابن معین می‌‌گوید: من همان جا بودم که زکریا بن عدی از وکیع بن جراح پرسید و گفت: ای ابوسفیان درباره‌ی احادیثی مانند: «الْکُرْسِیِّ مَوْضِعُ الْقَدَمَیْنِ»: (کرسی جای دو قدم پروردگار است) چه می‌‌‌‌‌‌گویی؟ گفت: اسماعیل بن ابوخالد، سفیان و مسعر را دیدیم که این احادیث را روایت می‌‌‌‌‌‌کنند و هیچ گونه تفسیر و توضیحی‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌دهند. (دوری در تاریخ ابن معین۲۵۴۳ از طریق دارقطنی در صفات ص ۵۸ و بیهقی در الاسماء و الصفات۷۵۹ باسند صحیح آورده‌اند.

ابوعبیده می‌‌‌‌‌گوید: کسی را ندیدم که این احادیث را تفسیر کند. لذا ما هم آنها را تفسیر‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌کنیم. (دارقطنی در الصفات ص۵۷ و بیهقی در الاسماء والصفات ۷۶۰ و الالکائی ۹۲۸ و آجری در الشریعه ص۲۵۵ باسند صحیح).

ربیع بن عبدالرحمان می‌‌‌‌‌‌گوید: استواء مجهول و کیفیت آن معقول نیست، پیام‌های رسالت از جانب الله و ابلاغ وظیفه پیامبر است و ما باید تصدیق کنیم،«ذهبی در العلو ص۳۵۲ باسند صحیح» . این‌ها جماعتی از سلف و ائمه ی آن هاست که همه بر این عقیده سلفی اتفاق نظر دارند که پس از آنها علمای محقق و پیشوایان معروف از آنان پیروی کرده‌‌‌اند.

خلال می‌گوید: مروزی به ما خبر داد و گفت: از ابوعبدالله امام احمد- درباره احادیث صفات سوال کردم. گفت: به همان صورتی که از پیامبر ثابت است، قبول داریم. (موفق الدین ابن قدامه در ذم التأویل ص ۲۶ به خلال نسبت داده و سند آن صحیح است و در السنه خلال ص ۲۸۳ طولانی‌تر است. ابوبکر حمیدی، عبدالله بن زبیر که از اساتید امام بخاری است می‌‌‌‌گوید: اصول سنت (دین) در نزد ما عبارتند از: … مسایلی را ذکر می‌‌‌‌‌‌کند و سپس می‌‌‌‌‌‌گوید: هر چه در قرآن و احادیث ثابت است. مانند آیه‌ی: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ»: (و یهودیان گفتند: دست الله بسته است، دستان‌شان فلج باد!). و آیه‌ی: «وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ»: (و آسمان‌ها به دست راست او تعالی در هم پیچیده می‌‌‌‌‌‌شود…) و هر چه شبیه این‌ها در قرآن و احادیث ثابت است، چیزی بر آن‌ها اضافه و آن‌ها را تفسیر‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌کنیم. در همان حدی که در قرآن و سنت آمده توقف می‌‌‌‌‌‌کنیم و می‌‌‌‌‌‌گوییم: (خداوند رحمان بر عرش قرار گرفت). و هر کسی عقیده‌‌‌ای جز این داشته باشد معطله و جهمی ‌‌‌‌‌‌است. (در السنه چاپ شده و پاورقی سند) ابوعثمان صابونی در (اعتقاد اهل السنه و اصحاب الحدیث والأئمه ص۲۱)  می گوید: اصحاب حدیث که به قرآن و سنت چنگ می‌‌‌‌‌‌زنند خداوند افراد زنده‌ی‌شان را حفظ و به مردگان‌‌شان ترحم کند! به وحدانیت الله گواهی می‌‌‌‌‌‌دهند و رسالت و نبوت پیامر ایمان دارند و پروردگارشان را با صفاتی که در وحی و کتاب او آورده، یا پیامبر در احادیث صحیح با نقل راویان ثقه از ایشان گفته است، می‌‌‌‌‌شناسد و برای او تعالی تمام صفاتی که در کتابش آورده یا بر زبان پیامبرش بیان شده است، ثابت می‌‌‌‌‌‌دانند و صفات او تعالی را تشبیه صفات مخلوقات نمی‌‌‌‌‌‌دانند. و معتقدند که خداوند آدم را بدستش خلق کرده است، همان طور که می‌‌‌‌‌‌فرماید: «قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ»: (گفت: ای ابلیس چه چیز تو را بازداشت از این که به آنچه با دستانم خلق کردم سجده کنی؟!) و مفاهیم کلام خداوند را تحریف‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌کنند که بگویند: منظور از دو دست خداوند دو نعمت یاد و قدرت اوست، آن طور که معتزله و جهمیه خداوند نابودشان کند!- تحریف کردند. و برای صفات کیفیت قایل نیستند و آنها را شبیه صفات مخلوقات نمی‌‌‌‌‌‌دانند آن طور که مشبه خداوند آن‌ها را رسوا کند اعتقاد دارند…

آری، تمام صفاتی را که خداوند در قرآن نازل کرده است یا در احادیث صحیح آمده مانند: صفات شنوایی، بینایی، چشم، صورت، علم، قوت، قدرت، عزت، عظمت، اراده، مشیت، سخن و کلام، رضایت، خشم، حیات، بیداری، خوشحالی، خنده و برای صفات خداوند هیچ گونه شباهتی به صفات پرورش یافتگان و مخلوقات قایل نیستند، بلکه بدون هیچ گونه افزودن بر آن‌ها و نسبت دادن چیزی دیگر به او تعالی و بدون بیان کیفیت و شباهت، یا تحریف، تبدیل و تغییر به صفات او تعالی ایمان دارند. (اهل حدیث و سنت) آیات و احادیث را که خبری هستند از مفاهیمی‌‌‌‌‌‌ که عرب‌ها می‌‌‌‌‌‌فهمند، تغییر نمی‌‌‌‌‌‌دهند و برای آن‌ها معانی ناشناخته قرار نمی‌‌‌‌‌‌دهند، بلکه به همان معنای ظاهری‌‌شان آن‌ها را قبول دارند و علم آن‌ها را به خداوند واگذار می‌‌‌‌‌‌کنند و معتقدند که تاویل و تفسیر آن‌ها را جز الله کسی‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌داند همان‌طور که خداوند متعال در مورد راسخان در علم می‌‌‌‌‌‌گوید: (و راسخان در علم می‌‌‌‌‌‌گویند: همه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان پند‌‌ نمی‌‌‌‌‌‌گیرند).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …