الله متعال اراده فرمود مدت زمانی طولانی مردم را هدایت نماید و آنان را بعد از اختلافاتِ مدید، پیرامون حق گرد آورد. تصمیمِ آن آگاهِ بسیار حکیم ـ بر این شد که با فرستادن خاتم پیامبران محمد صلی الله علیه و سلم به سوی تمام بشریت، به برنامهی ارسال پیامبران، پایان دهد. لذا قرآن کریم را که کلام الهی است تا پایان جهان هستی، برای تمام مردم جهان ارزانی داشت. ﴿فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِمِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ﴾: بقره / ۲۱۳.
(پس الله اهل ایمان را به توفیق خود، به حقّی که در آن اختلاف کردند، راهنمایی کرد).
او تعالی با محافظت از قرآن کریم، حفظ دین را تا برپایی قیامت تضمین کرد. فرمود: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُلَحَافِظُونَ ﴾: حجر / ۹.
(همانا ما قرآن را نازل کردیم، و یقیناً ما نگهبان آنهستیم).
ابن کثیر : میگوید: الله متعال در این آیه اثبات نموده است که وی ذکر را، که همان قرآن است، نازل کرده است و خودش متعال آن را از تغییر و تبدیل محفوظ میدارد[۱].
والله متعال امر فرمودند: ﴿وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ﴾: نحل / ۴۴.
(و قرآن را به سوی تو نازل کردیم تا به مردم آنچه را که به سویشان نازل شده بیان کنی).
ابن کثیر: گوید: «وأنزلنا إلیک الذکر» یعنی قرآن، «لتبین للناس ما نزل إلیهم»، یعنی از جانب آفریدگارشان. زیرا توی پیامبر خوب میدانی که الله متعال بر تو چه نازل کرده است و چه قدر شیفتهی این کتابی و چقدر از آن پیروی میکنی! و ما نیز خوب میدانیم که تو برترین مخلوق و سیّدِ فرزندان آدم هستی. آنچه مجمل و به صورت کلی آمده برای انسانها تفصیل میکنی و آنچه بر آنان مشکل آید، توضیح خواهی داد#[۲].
رسول صلی الله علیه و سلم رسالت را ابلاغ کرده و امانت را اَدا نمود و امت را ارشاد کرده و اندوه و ناراحتی را برچید. و الله متعال با وی دلهای غافل و گوشهای کّر را گشود. ﴿ یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾:
(ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام الله را نرسانده ای). آری، اگر رسول صلی الله علیه و سلم به انسانها ادای رسالت نکرده باشد، کیست که ابلاغ نماید؟! و اگر کسی را که الله متعال به عنوان $رحمه للعامین# به جهانیان ارزانی داشت، تبیین نکرده باشد، کیست که آن را بیان دارد؟!
ابن کثیر : گفته است: الله تبارک و تعالی رسول الله صلی الله علیه و سلم را به اسم رسالت مورد خطاب قرار داده است و به وی دستور میدهد تا هر آنچه را الله ـ با آن وی را فرستاده است، ابلاغ نماید؛ رسول صلی الله علیه و سلم هم امتثال امر نموده و آن را به نحو احسن اَدا نمود… امت هم به انجام مأموریت و ادای امانت توسط ایشان، گواهی داد. چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام این شهادت و اقرار را در بزرگترین گردهمایی، در روز $حجه الوداع# از امتش گرفت. در آن روز تقریباً ۰۰۰/۴۰ نفر از اصحاب رضی الله عنهم حضور داشتند. این جریان در صحیح مسلم از جابر بن عبدالله روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم در آن روز در سخنرانی خویش فرمودند: «یاأیها الناس إنکم مسؤولون عنی، فما أنتم قائلون؟» قالوا: نشهد أنک قد بلّغتَ و أدّیتَ و نصحتَ# فجعل یرفع أصبعه إلی السماء و ینکسها إلیهم، و یقول: اللهم هل بلغتُ؟»: (ای مردم شما حتماً در مورد ( انجام مأموریت و رسالتِ) من سؤال میشوید، چه جوابی خواهی داد؟ گفتند: گواهی میدهیم که رسالت را ابلاغ کرده و امانت را اَدا نموده و امت را نصیحت کردی. پس انگشتش را به سوی آسمان بلند میکرد و بر صحابه رضی الله عنهم فرود آورده و میفرمود: بار الاها آیا ابلاغ کردم؟)[۳].
و رسول الله صلی الله علیه و سلم تا زمانی که قومش را بر راه راستی که شبش همچون روزش روشن و درخشان است، جمع نکرد، به دیدار الله متعال نرفت. بعد از نزول این آیه دار فانی را وداع گفت: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا﴾: مائده / ۳.
(امروز دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم).
و رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده اند: $ترکت فیکم أمرین لن تضلوا ما تمسکتم بهما: کتاب الله تعالی، و سنه رسوله صلی الله علیه و سلم: (دو چیز در میانتان باقی نهادم؛ مادامی که به آن دو تمسّک جویید گمراه نخواهید شد، کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم)[۴].
ابن کثیر رحمه الله گفته است: این بزرگترین نعمت از نعمتهای الهی بر این امت است. چرا که دین را برایشان کامل نموده است. به دین دیگری غیر از این دین نیازمند نیستند. و به پیامبری دیگر غیر از پیامبرشان صلی الله علیه و سلم هم احتیاجی ندارند. از همین روست که الله متعال او را خاتم الأنبیاء گرداند و وی را به سوی انس و جن هدیه نمود…»[۵].
[۱]. مختصر ابن کثیر ج۲ ص۳۰۸
[۲]. مختصر ابن کثیر ج۲ ص ۳۳۲.
[۳]. مختصر ابن کثیر ج۱ ص ۵۳۳.
[۴]. مالک.
[۵]. مختصر ابن کثیر ج۱ ص۴۸۲.