در بین جوانان پدیدهی عدم تقلید ظهور کرده، اینان میگویند: از هیچ مذهبی از مذاهب چهار گانه تقلید نمی کنیم؛ بلکه خودمان مانند مجتهدین اجتهاد کرده و عمل می کنیم و به اجتهادات آنان مراجعه نمی کنیم.
الحمدلله،
این ادعا پسندیده نیست؛
ولی کسانی که صلاحیت اجتهاد دارند ادعاهایشان قابل قبول است. بنابراین بر مردم واجب نیست که از شخص و مذهب خاصی تقلید کنند و هر کس بگوید که تقلید از ائمهی چهار گانه واجب است سخنش خطا و ناصواب است.
زیرا تقلید از ائمه، واجب نیست، البته بر جویندگان علم لازم است که از سخنان ائمهی اربعه و علمای دیگر استفاده کنند و کتابهای آن بزرگواران را مطالعه نموده و استدلال آنان را پیرامون مسایل مطالعه کنند،طالب علمی موفق است که از این موارد بهره برده و استفاده کند.
کسی که توان اجتهاد ندارد نمیتواند پا در میدان اجتهاد گذاشته و اجتهاد کند بلکه موظف است از فقها سؤال نماید و راه آموختن و تحصیل فقه را ادامه دهد و از ارشادات علما استفاده کند تا اینکه صلاحیت صدور فتوا را حاصل کند و راه و روش علما را بیاموزد و توان تشخیص احادیث صحیح از روایات ضعیف را داشته باشد و در این مسیر باید مصطلحالحدیث، اصول الفقه و مواردی را که علما دانستن آن را بر اهل علم لازم دانستهاند بیاموزد و توان ترجیح، در مسایل اختلافی را داشته باشد.
مواردی را که علما بر آن اجماع دارند حکمش واضح است و کسی نمیتواند با آن مخالفت کند، و در مواردی که اهل علم در مورد آن اختلاف نظر دارند می توان تحقیق و جستجو نمود.
ما موظف هستیم مسایل اختلافی را به حکم الله و رسولش ارجاع دهیم.
آن گونه که الله تعالی فرموده است: [فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ] [نساء: ۵۹]
[ پس اگر در چیزی اختلاف کنید، آن را به سوی الله و رسول برگردانید؛ اگر به الله و روز آخرت ایمان دارید]
الله تعالی فرموده است: [وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ] [شوری:۱۰]
[ و آنچه در آن اختلاف کردید، پس فیصله کردن او حواله به الله است.]
کسانی که توان اجتهاد را ندارند و اجتهاد میکنند سخت در اشتباه هستندبلکه این افراد باید مسیر تحصیل علم را ادامه دهند و در این راه زحمت بکشند و روش علما را در پیش گیرند.
این افراد باید حدیث، اصول، فقه، لغت عربی، دستور زبان عربی، سیرت پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ و تاریخ اسلام را بیاموزند.
از این علوم در مسایل اختلافی کمک بگیرند و در کنار آن از منهج علمای گذشته فاصله نگیرند و از سخنان و کتابهای اهل علم استفاده نموده و فتوای علما را در مسایلی که به نظر آنان راجح است مؤید اقوال خود قرار دهند. یا بر عکس مسایلی که به نظر آنان مرجوح است باز هم اقوال علما را در تأیید قول خود ذکر نمایند. بر علمای گذشته دعای رحمت و مغفرت بفرستند.
تنها راه موفقیت برای طلاب علوم دینی که مخلصانه گام بردارند و در جستجوی حقیقت باشند همین راه است؛نه این که طالب علم مغرور باشد و راه تکبر را در پیش گیرد.
شیخ ابن باز- مجلهی بحوث اسلامی (۴۷)، (۱۶۰، ۱۶۱)