مجتهدی که به خطا رفته‌است:

مخالفین سنت بسیارند. بعضی بعد از تلاش و کنکاش فراوانی که در جستجوی حق به کار می‌برند، یا به دلیل کم‌علمی در بعد شرعی یا به پیامد تأویل، خصوصاً با شبهه‌ای که مخالف بیان می‌دارد، در پایان به خطا می‌روند. اما باید در نظر داشت که آنان عمداً نمی‌خواهند بر الله  جل جلاله و رسول الله  صلی الله علیه وسلم پیشی گیرند و خود را در وادی مخالفت گرفتار کنند؛ بلکه در ظاهر و باطن به الله  جل جلاله و رسول  صلی الله علیه وسلم ایمان کامل دارند.

-(اعتقاد فرقه‌ی ناجیه (اهل سنت و جماعت) همان است که رسول الله  صلی الله علیه وسلم توصیفش می‌کند: « وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ مِلَّهً کُلُّهَم فِی النَّارِ إِلَّا مِلَّهً وَاحِدَهً. قالوا: ومَن هی یا رسول الله؟ قَالَ: مَا أَنَا عَلَیْهِ وَأَصْحَابِ »: « امت من ۷۳ گروه می‌شود، همه به جز یک گروه در آتش‌اند. گفتند: آن یکی کیست؟ فرمود: (گروهی که بر) آ‌ن‌چه من و یاران من بر آنیم (باشد ». این اعتقاد از رسول الله  صلی الله علیه وسلم و اصحاب ایشان  رضی الله عنهم به میراث رسیده است و فرقه‌ی ناجیه بر نقش گامِ آنان پا می‌نهد.. البته بر این باور نیستیم که اگر کسی در بخشی از این باورها اختلاف داشت، حتماً در زمره‌ی هلاک‌ شدگان است؛ چرا که ممکن است نزاع کننده، مجتهدی باشد که به خطا رفته است و الله  جل جلاله خطایش را بیامرزد. یا ممکن است به دلیلی که به عنوان حجت علیه او به کار می‌رود، آگاهی نداشته باشد. یا شاید هم آن‌قدر نیکی و حسنات داشته باشد که الله متعال با آن، بدی‌هایش را محو نماید. باید توجه داشت وقتی نمی‌توان الفاظ وعید و عقوبت را در حق تأویل کننده، توبه کننده، کسی که حسناتش بدی‌هایش را پاک می‌کند، واجب دانست، در مورد کسی که ناخواسته دچار خطا شده است که به طریق اولی نمی‌توان واجب دانست. مفهوم این سخن یعنی کسی که چنین باوری (باور اهل سنت را) دارد، نجات می‌یابد و کسی که مخالف این باور است، ممکن است نجات یابد و ممکن است نیابد. ضرب المثل است که‌ هر کس ساکت ماند نجات یافت)[۱].

-(وقتی در سنت که تفسیر قرآن است می‌خوانیم، الله  جل جلاله خطای ناآگاهانه و فراموشی را برای این امت آمرزیده است، این نص، بر همان دلالتِ عام خود باقی است. یعنی در ادله‌ی شرعی موردی را نمی‌یابیم که الله  جل جلاله خطاکارِ ناآگاه این امت را بنا بر خطایش عذاب می‌کند. لیکن خطاکاران امت‌های دیگر از این قاعده مستثنا‌اند…

و نیز در قرآن و سنت آمده است، تا بر کسی ابلاغ رسالت نشود، الله  جل جلاله وی را عذاب نمی‌کند. کسی که دین به صورت کلی به او نرسیده است، عذابش نمی‌کند. و کسی که بر او به صورت کلی ابلاغ رسالت شده است لیکن برخی از موارد برایش تفسیر نشده است، عذاب داده نمی‌شود. مگر در صورتی که موارد ابلاغیِ رسالت را انکار نماید…

لذا کسی که به الله  جل جلاله و رسول الله  صلی الله علیه وسلم ایمان آورده است، اما در برخی از دستورات نبوی آگاهی ندارد و به صورت ریز به آنان ایمان ندارد، حال یا ممکن است نشیده باشد، یا ممکن است از منبعی شنیده که تصدیقش واجب نیست، یا بنا بر تأویلی که عذر محسوب شود‌، اعتقاد دیگری را اختیار کرده است. چنین شخصی آن‌قدر ایمان به الله  جل جلاله و رسول‌  صلی الله علیه وسلم دارد که ثواب الهی را در پی داشته باشد. اما دلیل آن‌چه که بدان ایمان نیاورده است، عدمِ ابلاغ شرایطی بوده است که بر مبنای آن، مخالف کافر شمرده می‌شود.

هم‌چنین از قرآن و سنت و اجماع ثابت است که از جمله اشتباهات دینی مواردی است که مخالف را کافر نمی‌داند. بلکه حتی فاسقش هم نمی‌خواند. بلکه بالاتر از آن، گناهکار هم نمی‌خواندش. مانند خطا در فروعات علمی.. با این وجود برخی از این مسایل هستند که شخصِ مخالف در آن به گواهیِ نصوص و اجماع، به خطا رفته است. مثلاً برخی از سلَف و خلَف بخشی از ربا را، حلال دانسته‌اند. بعضی دیگر هم انواعی خاص از شراب خواری یا جنگ در ایام فتنه را مشروع می‌دانند)[۲].

 

[۱]– همان: ج۳ ص ۱۷۹.

[۲]– همان: ج ۱۲ ص ۴۹۰ – ۴۹۵.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …