زبانشناسان و اندیشمندان علم لغت بر این باورند؛ که « جهان افکار بشر، رابطهیی مستقیم با جهان پیچیده و درهم تنیدهی واژهها دارد». با این پیشگفتار به عرض برسانم؛ هرگونه جابهجایی و تسامح در به کارگیری واژگان را نباید پذیرفت؛ که موجب متزلزل شدن کارکرد فرهنگی و تاریخی واژگان میشود. چه بسا واژهی « اهل سنت » با واژهی « اهل تسنن » به صورت جفتهای همسان معنایی به کار میرود و بسیاری این دو را دانسته یا ندانسته به جای هم به کار میبرند. در حالی که با قدری تأمّل میتوان دریافت؛ که حوزهی معنایی این دو ترکیب متفاوت است. پس باید به ساخت و محتوای آن دو توجه کرد.
اهل سنت یعنی کسانی که پیروی سنت پیامبر گرامی اسلام، سیدنا محمد صلی اللّه علیه و سلم هستند و این درست به نظر میرسد و ما هم افتخار میکنیم؛ که اهل سنت و الجماعت هستیم. امّا اهل تسنن به کسانی گفته میشود؛ که وانمود به اهل سنّت بودن میکنند. چون تسنن از باب تفعل آمده و تداعیکنندهی معنای مزبور است و قطعاً دشمنان ما ( روافض ) این فَرنام را از روی بغض و کینه و عداوت برای ما به کار میبندند.
چطور در لغتنامهی دهخدا زیر مدخل « تشیع » آمده است: “کسی که ادعای شیعه بودن کند” امّا در زیر مدخل « تسنن » که نیز در باب تفعل است؛ چنین ترجمهیی نیامده است. قطعاً خیانتی علمی است و کسانی هم که این فرنام را زیبندهی ما میدانند؛ هم کوردلان کینهتوزی بیش نیستند و بدانند ما از همه مهمتر مسلمانیم و منهج ما اهل سنّت و الجماعت هست؛ که برگرفته از منهج پیامبر و سلف صالح ( = صحابه و تابعین ) است.