زمانیکه پدر عبدالله بن عمروعاص در حال مرگ قرار گرفت، عبدالله به او گفت: پدرم، شما همیشه به کسیکه در حال سکرات مرگ قرار میگرفت، تعجّب میکردید و میگفتید: چرا نمیتواند حرف بزند! حال شما برایم در مورد این لحظه بگویید. عمرو عاص گفت: ای پسرم به خدا قسم احساس میکنم کوه بزرگی را روی شانههایم گذاشتهاند و تمام پشتم را پر از خار کردهاند و روحم را از سوراخ سوزنی خارج میکنند و زمین و آسمان به هم چسبیدهاند.
مقاله پیشنهادی
محبت صحابه رضی الله عنهم
از علامتهای ایمان عبارتاند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …