مادر او که بوده است؟

باید گفت که مانند سال و روز تولّد او نام مادرش نیز معلوم نیست چنانکه در ص ۲ از ابی‌الحسن روایت کرده که نام مادر مهدی نرجس است. و در ص ۵ و ۲۳ روایت کرده که نام مادر او صقیل است که در زمان حضرت عسکری فوت شده است.

در ص۷ روایت کرده که نام مادر او ملیکه بنت یشوعا است.

در ص ۱۵ حدیث آورده که نام مادر او ریحانه بوده است.

در ص ۱۵ نیز روایت کرده که نام مادر او سوسن بوده است.

در ص ۲۳ روایت کرده که نام مادر او حکیمه بوده.

در ص ۲۴ حدیث آورده که نام مادر او خمط است.

در ص ۲۸ روایت نموده که نام مادر او مریم دختر زید العلویّه می‌باشد. و أمّا رُوات این أحادیث از نظر علمای رجال :

۱- منقول از کافی است.

۲- گوید: «أخبَرَنِی بَعضُ أصحابِنا» یکی از یاران ما مرا خبر داد!!. و معلوم نکرده آن بعض نامش چه بوده؟. عادل بوده یا فاسق؟ به کلّی مجهول است.

۳- روای آن حسین بن رزق الله است که مهمل می‌باشد و نامی از او در کتاب رجال نیست. او روایت کرده از مجهول دیگری به نام «موسی بن محمّد بن القاسم» که او نیز مهمل و مجهول است. پس معلوم می‌شود مجهولی از مجهول دیگر برای ما امام و حجّت آورده‌اند!!. این از أحوال راویان. در این حدیث، حکیمه دختر حضرت جواد  علیه السلام می‌گوید: من وقت تولّد بودم و مامای او شدم، و او را دیدم، ولی در ص ۳۶۴ از همین حکیمه پرسیده‌اند آیا شما فرزند حضرت عسکری  علیه السلام را دیده‌ای؟ در جواب گفته: ندیده‌ام، ولی شنیده‌ام!.

۴- روای آن حسین بن محمّد بن عامرکه حال اومجهول و مذهب او نامعلوم است.

۵- راوی آن علیّ بن محمّد مجهول الحال و مشترک بین چندین نفر است.

۶- راوی آن حسین بن علیّ النّیسابوری که علمای رجال می‌گویند چنین کسی وجود نداشته. او نقل کرده از نسیم و ماریه که هردو مجهول می‌باشند. و این دو مجهول روایت کرده‌اند که چون طفل به دنیا آمد عطسه کرد، و خود را حجّت خدا خواند!!، کسی نبوده از این راویان مجهول بپرسد آیا خدا باید کسی را حجّت بخواند یا هر طفل صغیری می‌تواند خود را حجّت بخواند. قرآن که می‌فرماید: «پس از پیغمبر کسی حجّت نیست» [النّساء: ۱۶۵]. چه طفل باشد چه غیر آن، چه امام باشد و چه مأموم.

۷- روایت کرده ابراهیم بن محمّد مجهول مشترک بین چند نفر و او روایت از نسیم خادم که حالش معلوم نیست!.

۸- این روایت نیز مانند روایت قبل از نسیم خادم مجهول است.

۹- روایت شده از اسحاق بن ریاح که او مهمل و مجهول الحال است.

۱۰- روایت شده از ماجیلویه از ابی‌علی خیزارنی که حال او و مذهب او مجهول است. و او روایت کرده از کنیزی که نه اسمش معلوم است و نه حال او!!.

حال انسان تعجّب می‌کند از قطار کردن این روایات مجهوله آخر چه حجّتی و چه اصلی و فرعی را می‌توان با این اشخاص مجهول الحال ثابت کرد؟!!.

۱۱- روایت کرده ابن المتوکّل مجهول و او روایت کرده از ابی‌غانم الخادم که او نیز مجهول است.

۱۲- روایت کرده ابوالمفضّل که ضعیف است. او روایت کرده از محمّد بحر که هم غالی بوده و هم قائل به تفویض که موجب کفر است. و او روایت کرده از بِشر بن سلیمان که مهمل و حال او مجهول است. ولی ممقانی خواسته به این روایت که از مادر امام زمان گفتگو کرده و او را خریداری کرده او را توثیق کند که این اشتباه است. زیرا از خود این روایت نمی‌توان حال او را معلوم کرد. – از روباه پرسیدند شاهدت کیست؟ گفت: دُمم!!- بلکه باید قبلاً حال او معلوم و ثقه باشد تا روایت او قبول شود. درحالی­که همین روایت در ذمّ اوست زیرا می‌گوید او نخّاس یعنی برده فروش بود. و برده فروش را رسول خدا  صلی الله علیه و سلم بدترین مردم خوانده است «شَرُّ النّاسِ مَن باعَ النّاسَ» «حال بدترین مردم می‌خواهد برای ما مادرِ حجّت را معرّفی کند»!.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …