چنانچه مردی همسرش را به هر ترتیبی که باشد به زنا متهم کند، حتی اگر این اتهام به صورت بارداری زن از غیر وی در برابر قاضی باشد، حکم وی آنگونه است که خداوند متعال می فرماید: {والذین یرمون أزواجهم ولم یکن لهم شهداء إلا أنفسهم فشهاده أحدهم أربع شهادات بالله إنه من الصادقین. والخامسه أن لعنت الله علیه إن کان من الکاذبین. ویدرأ عنها العذاب أن تشهد أربع شهادات بالله إنه لمن الکاذبین. والخامسه أن غضب الله علیه إن کان من الصادقین} [نور: ۶-۹] یعنی: « و کسانى که به همسران خود نسبت زنا مىدهند و جز خودشان گواهانى [دیگر] ندارند هر یک از آنان [باید] چهار بار به خدا سوگند یاد کند که او قطعا از راستگویان است. و [گواهى در دفعه] پنجم این است که [شوهر بگوید] لعنتخدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد. و از [زن] کیفر ساقط مىشود در صورتى که چهار بار به خدا سوگند یاد کند که [شوهر] او جدا از دروغگویان است. و [گواهى] پنجم آنکه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگویان باشد.»
در اجرای لعان حضور قاضی لازم است، او باید به زن تذکر داده و او را نصیحت نماید. در لعان سنت آن است که مرد قبل از زن شهادت بدهد و اگر مرد از لعان خودداری کند بر او حد قذف جاری می شودو درصورتیکه زن از لعان سرباز بزند حد زنا بر وی جاری می گردد و میان آن دو پس از ملاعنه متارکه رخ واقع می شود و هرکدام بر دیگری حرام می گردند و طبق نظر جمهور علما تا ابد نمی توانند دوباره باهم ازدواج نمایند. بعضی از علما نیز عقیده دارند که درصورتی که مرد حرف خود را پس گرفته و یا یکی از دو نفر دارای شرایط شهادت دادن نباشد می توانند بار دیگر باهم ازدواج نمایند.
اگر مردی زنش را لعن نمود و فرزندش را انکار کرد، نسبت فرزند به او منتفی می شود و نفقه اش نیز از عهده ی وی ساقط می گردد و از همدیگر ارث نخواهند برد، فرزند به مادرش پیوسته و از هم ارث می برند، برای اینکه نسب کودک براساس همخوابی ثابت می گردد و در این حالت این نسبت بواسطه ی ملاعنه منتفی شده است. از ابوهریره -رضی الله عنه- نقل شده که می گوید: رسول الله صلى الله علیه و سلم فرمودند: (الولد للفراش وللعاهر الحَجَر (یقصد به الرجم)) یعنی: « بچه متعلق به صاحب رختخواب است و به زناکار، سنگ تعلق میگیرد(یعنی باید رجم شود).» [رواه الجماعه إلا أبا داود]