زیات در مجله (الرساله) مطلب عجیب و مقالهای بسیار زیبا در توصیف کمونیسم نوشته است؛ کمونیستها، فضاپیمایی را به کره ماه فرستادند. یکی از فضانوردان پس از بازگشت از فضا، مقاله ای در روزنامه روسی (برافدا) نوشت که در آن گفته بود: ما، به آسمان رفتیم؛ اما آنجا نه خدایی دیدیم و نه بهشت و جهنم و فرشتگانی.
زیات در پاسخ این مقاله، چنین نوشت: بسی جای تأسف است برای شما ای خرصفتان احمق!! آیا گمان میبرید که خداوند را در حالی که بر بالای عرش خود هست، خواهید دید و میپندارید که حورهای بهشتی را در حالی که بر ابریشم راه میروند، میبینید و صدای آب کوثر را میشنوید و بوی انسانهایی که در دوزخ عذاب داده میشوند، به مشام شما خواهد رسید؟ اگر چنین گمان برده اید بدبخت و زیانمند هستید؛ اما من، این سرگردانی، گمراهی، انحراف و حماقت را که برخاسته از اندیشه کمونیستی و الحادی موجود در سرهایتان است، به چیزی دیگر تفسیر نمیکنم. کمونیسم، امروزی بدون فردا، آسمانی بدون زمین و کاری بیپایان و تلاشی بینتیجه و نافرجام است. ﴿أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَسۡمَعُونَ أَوۡ یَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ۴۴﴾ [الفرقان: ۴۴] «آیا گمان میبری که بیشتر آنها میشنوند یا میفهمند؟ آنان، هچون چارپایان هستند و بلکه گمراهتر».
﴿لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا یَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡیُنٞ لَّا یُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا یَسۡمَعُونَ بِهَآۚ﴾ [الأعراف: ۱۷۹] «آنان، دلهایی دارند که با آن نمیفهمند و چشمانی دارند که با آن نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند». ﴿وَمَن یُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّکۡرِمٍۚ﴾ [الحج: ۱۸] «و هرکس که خداوند، خوارش نماید، هیچ کسی نیست که او را گرامی بدارد». ﴿أَعۡمَٰلُهُمۡ کَسَرَابِۢ بِقِیعَهٖ﴾ [النور: ۳۹] «اعمالشان، چون سرابی در بیابان است». ﴿أَعۡمَٰلُهُمۡ کَرَمَادٍ ٱشۡتَدَّتۡ بِهِ ٱلرِّیحُ فِی یَوۡمٍ عَاصِفٖۖ﴾ [إبراهیم: ۱۸] «اعمالشان، همچون خاکستری است که در روزی طوفانی، بادی شدید، با آن برخورد کند».
عقاد در کتاب (مذهب ذوی العاهات) در خشم بر کمونیسم الحادی که در جهان پدیدار شده، سخنی بدین مفهوم گفته است: فطرت سالم، این دین راستین، یعنی دین اسلام را میپذیرد؛ اما انسانهای کم عقل، کوته بین و بداندیش، ممکن است به الحاد و کمونیسم روی بیاورند. ﴿وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَفۡقَهُونَ ٨٧﴾ [التوبه: ۸۷] «و بر دلهایشان مهر زده شد، پس آنان نمیفهمند».
الحاد، ضربه ای مهلک بر فکر و اندیشه است و بیشتر به کارهای کودکانه در دنیای کودکی میماند و بزرگترین اشتباهی است که در گذر روزگار، اتفاق افتاده است. بنابراین خداوند متعال میفرماید: ﴿أَفِی ٱللَّهِ شَکّٞ﴾ [إبراهیم: ۱۰] «آیا در وجود خدا تردیدی هست»؟ یعنی قطعاً در وجود خدا، شکی نیست. یکی از علما میگوید: هیچکس جز فرعون، وجود خداوند را انکار نکرده است؛ او نیز در درون خود به وجود خدا اعتراف میکرد و فقط در ظاهر منکر الله بود؛ بنابراین موسی÷ گفت: ﴿ قَالَ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَآ أَنزَلَ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَٰفِرۡعَوۡنُ مَثۡبُورٗا ١٠٢﴾ [الإسراء: ۱۰۲] «تو (ای فرعون!) میدانی که این معجزات روشنی بخش را جز پروردگار آسمانها و زمین نفرستاده است و من، معتقدم که تو ای فرعون! هلاک میگردی».
فرعون نیز سرانجام آنچه را که در قلبش پنهان میکرد، با فریاد بلند به زبان آورد: ﴿ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٩٠﴾ [یونس: ۹۰] «ایمان آوردهام که هیچ معبود بحقی جز خداوندی که بنی اسرائیل، به او ایمان آوردهاند، نیست و من، از مسلمانانم».