وقتی خانه خدا ساخته شد، نیاز بود که برای تولیت و خدمت آن آستان مبارک، شخصیتی از شخصیتهای مقدس، به دور از تمام مشغولیتها زندگی خود را نذر کند. این نوع نذرها را در شریعت ابراهیمی به «قربانی» تعبیر میکردند، این موضوع در تورات به کثرت آمده است، همچنانکه قبلاً بیان داشتیم.
بر انبیاء به صورتهای مختلف وحی نازل میشد که یکی از آنها خواب است. چنانکه در صحیح البخاری، باب «بدء الوحی» مذکور است که آغاز وحی بر آن حضرت صلی الله علیه و سلم به صورت خواب بود. این خواب گاهی تمثیلی میشود، مانند: حضرت یوسف که آفتاب، ماه و ستارگان را در حال سجده در خواب دید.
به هرحال، به حضرت ابراهیم علیه السلام در عالم خواب نشان داده شد که فرزندش را با دست خود ذبح میکند، ایشان این خواب را عینی و حقیقی دانست و برای انجام آن آماده شد. حضرت ابراهیم بر اعتماد به نفس و فداکاری خود اعتماد داشت، ولی این امر قابل تحقیق بود که آیا نوجوان پانزده ساله میتواند کارد را بر گردن خود مشاهده کند یا خیر؟ به فرزند خطاب کرد و گفت:
﴿یَٰبُنَیَّ إِنِّیٓ أَرَىٰ فِی ٱلۡمَنَامِ أَنِّیٓ أَذۡبَحُکَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ﴾ [الصافات: ۱۰۲].
«ای فرزند! من در خواب میبینم که تو را دارم ذبح میکنم، پس بگو نظر تو چیست»؟
فرزند با نهایت اطمینان خاطر واستقامت پاسخ داد:
﴿یَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِینَ ١٠٢﴾ [الصافات: ۱۰۲].
«پدرم! آنچه به آن امر شدهای انجام بده، اگر خدا خواست من استوار و ثابتقدم خواهم بود».
اکنون صفحه اجرای دستور الهی فرا رسیده بود، در یک سو پیرمرد ناتوان نود سالهای قرار داشت که بعد از دعاهای صحرگاهی و مناجات به درگاه احدیت، چشم و چراغ خاندان نبوت به وی عطا شده بود که آن را از تمام دنیا بیشتر دوست میداشت، برای ذبح و گردن زدن محبوب خود، آستینهایش را بالا زده و کارد را به دست گرفته تا در این آزمایش بزرگ الهی سرفراز شود و در سوی دیگر فرزند نوجوانی است که از دوران کودکی تا به حال در آغوش پرمهر و نگاههای محبتآمیز پدر پرورش یافته و حالا دست مهر پرور پدر در امتثال امر پروردگار، کارد را برای قربانی نمودن در دست گرفته است! ملایکه، قدسیان، فضای آسمانی و عالم کاینات همه و همه، این منظره روحانی، معنوی و حیرتناک را تماشا میکنند و انگشت به دندان گرفتهاند!
ناگهان از عالم قدس الهی ندایی به گوش میرسد:
﴿قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡیَآۚ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١٠۵﴾ [الصافات: ۱۰۵].
«ای ابراهیم! همانا خواب خودت را صادقانه به عمل درآوردی، ما اینچنین به بندگان نیک پاداش میدهیم».
طغیان ناز بین که جگرگوشۀ خلیل | در زیر تیغ رفت و شهیدش نمیکنند |
پاداش فرزندی که با اعتماد به نفس و عزم و ایثار حیرتانگیزی خود را برای قربانی آماده کرد، همین بود که سنت ابراهیمی «قربانی» تا قیامت به نام نامی حضرت اسماعیل به عنوان یادگار در دنیا و خاطر فداکاری و از جانگذشتگی وی در راه حق تا ابد در اذهان باقی بماند.