شکى نیست که نماز یک عبادت ریشه دار وعمیق مى باشد که در همه ادیان بوده وشاید کمتر دینى در این دنیا موجود باشد که نماز در آن موجود نباشد. اما نماز اسلامى در کتاب آسمانى خویش ( قران کریم) وگفتار و کردار حضرت محمد صلى الله علیه وسلم ( سنت مبارکه) به نماز که یک اصل با ارزش وعبادت مهم مى باشد تاکید فراوان نموده واز ترک آن مسلمین را به سختى بر حذر داشته است. نماز در حقیقت ستون وپایه دین مقدس اسلام مى باشد وهم چنین کلید بهشت محسوب مى گردد وازجمله شلیسته ترین اعمال در نزد پروردگار به حساب مى آید. در روز قیامت اولین پرسش از نماز بودخداوند پاک در قران کریم در ضمن دعاى حضرت ابراهیم علیه السلام چنین ارشاد مى فرماید: ( رب اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی ربنا وتقبل دعاء) هم چنین در سوره طه مى فرماید” من تورا بر گزیدم، پس به وحى گوش کن من خداوند هستم که معبودى جز من وجود ندارد پس مرا پرستش کن ونماز را براى ذکر من برپاى دار”. خداوند جلّ جلاله التزام به امر مهم را در همه حال چه درخانه وچه در سفر وچه در حالت صلح وچه در حالت جنگ وبالآخره در همه رخدادها زندگى مورد تاکید قرار داده است اسلام وظیفه هر مسلمان را تنها در این خلاصه نکرده که به صورت انفرادى در هر جایى وبدور از نماز اجتماع مسلمین یا محیطى که در آن زندگى مى کند به انجام نماز بپردازد، بلکه به طور جدى به انجام وظیفه الهى نماز به صورت جماعت بویژه در مساجد با دیگربرادران دینى فراخوانده است. از جناب رسول اکرم صلى الله علیه وسلم روایت است که فرمودند: دلم مى خواهد خانه کسانى را که صداى دلنشین اذان این سرود الهى را مى شنوند وبه مسجد براى اداى فریضه نماز نمى آیند آتش بزنم”. اگرچه نماز جماعت از نظر اسلام واجب نگردیده است اما حضرت عبد الله ابن عمر رضى الله عنه راویت مى کند که رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرموده اند: نمازى که به صورت جماعت خوانده شود ثوابش بیسد وهفت برابر ثواب نمازى است که به صورت انفرادى خوانده شود”. بنا براین اسلام برگزارى نمازهاى پنجگانه را به صورت جماعت در مساجد به این دلیل لازم دانسته که مساجد علاوه بر این که پایگاه تجمع مسلمین مى باشد محلى است که مى توان دیگر مشکلات جامعه اسلامى از قبیل مسایل اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى وغیره را مطرح ودرپ?رامون آنها صحبت نمود وبراى حل آنها اقدامات لازم را بعمل آورد. باز مى بینیم که بر مسلمین لازم شده است که به طور وسیع ترى هفته اى یک بار در نماز جمعه شرکت کنند. خداوند پاک در این باره چنین فرموده است: اى کسانیکه ایمان آورده اید هر گاه براى نماز در روز جمعه فر خوانده شدید پس بسوى یاد خدا بشتابید وهر معامله اى را ترک کنید، این براى شما بهتر است اگر بدانید”. سرپیچى از این امر خدا بدون عذر روانیست واز رسول اکرم صلى الله علیه وسلم نیز روایت است که فرموده اند: هر کس سه نماز جمعه را بدون عذر واز روى سستى وسهل انگارى ترک نماید ، خداوند بر دلش مهر مى زند”.
این اجتماع بزرگ هفتگى در بردارنده نکات آموزشى فراوان بوده، در حقیقت تجدید پیمان واحیاى حس برادرى وبرابرى واستحکام بخشیدن وحدت میان مسلمین واظهار قدرت وقوت مى باشد تا به دشمنان اسلام نشان دهند که چگونه در صفوف مرصوص ودوشادوش یکدیگر آمادگى این را دارند تا از کیان وشأن وشوکت اسلام وآئین اسلام دفاع کنند ونگذارند که دست هاى کثیف اجانب وشیاطین خون آشام در میان جامعه اسلامى کار کند، وحتى از این هم بزرگتر اجتماعات مسلمین به مناست بر گزارى نماز عید فطر وعید قربان مى باشد که انجمنى فرا گیر و جشنى بزرگاسلامى ترتیب داده وهمه مسلمین را در کنگره اى واحد گرد هم آورند. اگر دقیق متوجه شویم در مى یابیم که عید قربان خاطره حضرت ابراهیم خلیل را در اذهان مسلمین جهان زنده مى کند که چگونه عل?ه کفر والحاد وبد عدالتى نمرود واعلاى کلمه حق مبارزه کرد وچگونه به خاطر آئین یکتا پرستى و اعلاى کلمه حق آتش خشم نمرودیان را بر خود تحمل نمود وآن را با جان پذیرف وچگونه به خاطر رضاى پروردگارش حاضر شد که فرزند دلبندش را به پیشگاه حضرت حق سبحانه وتعالى قربانى نماید تا رضایت او تعالى را بدست آورد .
بنا براین عید قربان وداستان مبارزات پیامبر جلیل القدر خدا حضرت ایراهیم درس توکل واتکا به پروردگار را براى مسلمین مى آموزد. همچنین عید فطر فرصت خوبى براى مسلمانان است تا موفقیت خودرا در راه به پایان رساندن یک ماه جهاد علیه نفس وشیطان جشن بگیرند، واین خود در حقیقت نشان دهنده اتحاد وهمبستگى مسلمین مى باشد وامثال این اجتماعات است که باعث بروزابهت وبزرگى واتحاد مسلمین شده وباعث تضعیف روحیه دشمنان ومخالفین اسلام مى گردد.جاى دارد که در این جا نکته قابل توجه دیگرى را مطرح کنیم که واقعا بسیار مهم مى باشد وآن این که اسلام اصول وقوانین خود را به صورت یک امر ذهنى یا حرف محض در سر یا زبان قرار نداده است ، بلکه آن اصول وقوانین را به صورتى ناگستنى به زندگى وبرنامه فرد یا انسان مسلمان پیوند داده است. بنا براین آزادى وبیان ومساوات وبرادرى را که جهان کفر وکشورهاى غربى دم از آن مى زنند، دوازده قرن پیش از انقلاب بزرگفرانسه در زمانى که حتى غربیان وسردمداران آزادى دروغین بویى از آزادى، مساوات وبرادرى نمى بردند وحماقت تا مغز استخوان شان ریشه دوانیده بود، اسلام به نحوى زیبا وعاقلاانه وبه صورت روشن این سه کلمه اساسى را در یک بخش .زندگى اجتماعى مسلمین تفسیر مى کند:
آزادى: واژه آزادى همیشه بر سر زبان هاى مردم دنیا بوده وکشور هاى غربى همیشه مسلمین را محکوم مى نمایند که مسایل آزادى در شئونات اسلامى مراعات نمى شود . ما نمى خواهیم در اینجا در رابطه با مفهوم آزادى بنویسیم زیرا که این از خود بحث جداگانه اى دارد ولى آنچه روشن وآشکار است فقط در یکى از برنامه هاى زندگى مسلمین که در حقیقت یک موضوع عبادى است، آزادى را بر رسى مى نماییم : مسلمان وقتى وارد مسجد مى شود از هر گونه بندگى غیر از بندگى خداوند متعالآزاد است وبه غیر از خداوند متعال به دیگر کسى وابستگى ندارد وفقط براى او رکوع وسجده مى نماید وفقط در مقابل او سر خم مى نماید ، هرچند انسان بزرگ وبا قدرتى باشد خداوند متعال مى فرماید: ” مساجد به خدا تعلق دارد پس با خدا هیچ کس دیگر را نخوانید” . در حقیقت این همان آزادى معنوى انسان است که از همه آزادى ها بالاتر مى باشد.واما در باره آزادى بیان وانتفاد به همین نکته اکتفاء مى نماییم که هر گاه در رفتار وگفتار ویا در ضمن خواندن نماز اشتباهى از امام سرزند نماز گزاران پشت سر او مؤظف اند که اشتباهش را اصلاح کنند وراهنمایى اش نمایند.در این امر پیر وجوان وفقیر وثروتمند همه یکسان مى باشند ومؤظف اند که اشتبهش را تصحیح کنند. مبین این گفته ها گفتار خلیفه اول مسلمین حضرت ابوبکر صدیق رضى الله عنه مى باشد که همانند آن در طول تاریخ از هیچ رئیس دولت وملک دیگرى دیده وشنیده نشده است . گفتار معروف جناب حضرت صدیق که در روز تصدى خلافت فرمودند” اى مردم من زمامدارى شما را بر عهده گرفتم در حالى که بهتیرن شما نیستم. هر گاه مرا در راه حق دیدید، یریم کنید وچون براه باطل مشاهد کردید به راه راستم بیاورید. بادنید که ناتوان هاى شما نزد من نیرومند اند تا زمانى که حق شان را بستانم ونیرومندان شما نزد من نا توانند تا حق را از آنها باز ستانم . تا وقتى که من مطیع خدا بودم ، اطاعتم کنید وچون از راه فرمانبرادارى خدا منحرف شدم مؤظف به فرمانبردارى من نیستید أی سخن را مى گویم واز خدا براى خود وشما آمرزش مى طلبم”. این گفتار حضرت ابوبکر صدیق رضى الله عنه مى باشد که در طول دوره خالفتش به این سخنان خود صادق باقى ماند ووعده هایى مى دهد اما هرگیز وعده خلافى نمى کند. حضرت عمر فاروق رضى الله عنه: تصمیم گفتند که حدى براى مهریه قرار دهند واین موضوع را در مسجد اعلام نمودند. زنى در برابرى گفته حضرت عمر فاروق رضى الله عنه به مخالفت برخاست وگفت ” چگونه این عمل را انجام مى دهید در حالى که خداوند مى فرماید: هر گاه خواستید همسرى به جاى همسر قبلى انتخاب کنید وبه یکى از آن دو مبلغى دادید چیزى از آن پس نگیرید ، آیا مى خواهید با ارتکاب بهتان وگناه آشکار باز ستانید”. خلیفه دوم مسلمین حضرت عمر فاروق رضى الله عنه هیچ گونه عکس العملى نشان نداد به جز این که از عقیده خویش منصرف شد وبا صراحت گفت أی زن درست گفت وعمر اشتباه کرد. اینها نمونه هایى او آزادى بیان وعقیده مى باشد . برادرى: دین اسلام پیروان پاکیزه اش را روزى پنج بار دعوت مى نماید تا در محلى مخصوص گرد هم آیند وفریضه الهى را در جماعت اداء نمایند. وقتى که مسلمین به مسجد مى أیند با برادران دینى خود معرفى مى شوند واز احوال یکدیگر با خبر مى گردند ودر حقیقت مهر ومحبت در بین شان افزایش پیدا مى کند در وقت اداى نماز مسلمانان بدنبال یک شخص وروبه سوى قبله اى واحد وگوش دادن به قرائت وکارهاى یکسان دیگرى از قبیل رکوع، وسجود وقعده انجام مى دهند.این وحدت است که به طور گذارا نمى توان از آن گذشت، بلکه باید کمى اندیشید وفکر کرد وحدتى که ریشه در اعماق چشمه هاى قلب مسلمین واندیشه وفکرشان ریشه دوانیده وهدف مشخصى را تعقیب مى کند ودر حقیقت مظهر وروشن کننده آیه مبارکه ” إنما المؤمنون إخوه” مى باشد وحقاً که مومنون همه برادر یکدیگر مى باشند. اندکى به گذشته بر مى گردیم وبه یاد مى آوریم مسجد حضرت محمد صلى الله علیه وسلم را در مدینه منوره که نژادهاى گوناگون وقبیله هاى مختلف وافراد عرب وغیر عرب همچون صهیب رومى، وسلمان فارسى وبلال حبشى را در آغوش باز وپر برکت خود تربیت نمود.
مساوات : موضوع دیگر مورد بحث ما مسئله برابرى ومساوات مى باشد بلى وقتى که مسلمین در یک صف فشرده وبه هم پیوسته وبدون تبعیض طبقاتى ونژادى براى اداى نماز مى ایستند،کدام مساوات وبرابرى از این کامل تر وبالا تر است؟ همان طورى که پروردگار جهان مى فرماید: هیچکس بر دیگرى بر ترى ندارد فقط به تقوا مى باشد. واقعا در مساجد مسلمین نیز همین طور است وهیچ گونه بر ترى انحصارى براى افراد جامعه منظور نمى شود. حاکمان وفرمانروایان در کنار افراد بدون قرت وثروتمندان در پهلوى افراد تهى دست جامعه وعلماء در پهلوى افراد کارگر ودهقان بدون هیچ گونه امتیازى در یک صفبه نماز مى ایستند. ویا این که در هیچ یک از مساجد در دنیاى اسلام قا نونى وجود ندارد که صف اول مخصوص افراد بلند پایه دولت وصف دوم مربوط به افراد ثروتمند جامعه وصف سوم مخصوص افراد تحصیل کرده ومدیران جامعه باشد بلکه همه مسلمین برابر وبرادر یکدیگر مى باشند در حقیقت همین امر خود موجب تقویت حفظ وحدت ومساوات اجتماعى وتحکیم پیوندها بین افراد جامعه مى شود وخط بطلان را بر روى هر گونه بینش طبقاتى ویا تئورى هاى بر ترى قومى نسبت به قوم دیگر ونژادى دیگر مى کشد. وبه صورت کلى نماز جماعت در اسلام علاوه بر ارزش فکرى ومعنوى، باعث تحکیم پیوندها ووحدت جامعه بشرى شده وباعث برچیده شدن اختلافات طبقاتى ونژادى مى گردد.
نویسنده: استاذ محمد کل