فضیلت صحابه در احادیث نبوی صلی الله علیه وسلم (۲)

 ابو سعید خدری از زبان رسول الله صلی الله علیه وسلم می ­گوید: «یأتی على الناس زمان یغزو فئام من الناس فیقال لهم: فیکم من رأى رسول الله؟ فیقولون: نعم فیفتح لهم، ثم یغزو فئام من الناس فیقال لهم: فیکم من رأى من صحب من صحب رسول الله ؟ فیقولون: نعم، فیفتح لهم»: (زمانی فرا می ­رسد که گروهی از مردم به جهاد می ­روند. به آن­ ها گفته می­ شود: آیا در میان شما کسی هست که پیامبر را همراهی کرده باشد(صحابی)؟ گویند: آری. پس پیروز می ­شوند. دوباره زمانی می­ رسد که مردم به جهاد رفته و به آنان گفته می­ شود: آیا در میان شما کسی هست که همراه صحابه پیامبر بوده باشد(تابعی)؟ گویند: بله. و پیروز می ­شوند)[۱].

از عبدالله بن مسعود روایت است که رسول الله فرمودند: « مَا مِنْ نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللهُ فِی أُمَّهٍ قَبْلِی إِلَّا کَانَ لَهُ مِنْ أُمَّتِهِ حَوَارِیُّونَ، وَأَصْحَابٌ یَأْخُذُونَ بِسُنَّتِهِ وَیَقْتَدُونَ بِأَمْرِهِ، ثُمَّ إِنَّهَا تَخْلُفُ مِنْ بَعْدِهِمْ خُلُوفٌ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ، وَیَفْعَلُونَ مَا لَا یُؤْمَرُونَ، فَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِیَدِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِلِسَانِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِقَلْبِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ مِنَ الْإِیمَانِ حَبَّهُ خَرْدَلٍ»: (هر پیامبری که الله قبل از من برای امتی مبعوث کرده است، در بین امتش، دوستان و یارانی نزدیک و مخلص داشته است که سنّت و رفتار او را در پیش می­ گرفتند و به اوامر و سنت­ های او اقتدا می­ کردند، و سپس کسانی بعد از آنان جانشینشان می­ شدند که به گفته ­ی خود عمل نمی­ کردند و کاری می ­کردند که به آن امر نشده بودند، هر کس با دست با آنها جهاد و مبارزه کند، مؤمن و هر کس با زبانش با آنها مبارزه کند، مؤمن؛ و هر کس در دل خود با آنها مخالفت کند، مؤمن است؛ و بعد از مخالفت قلبی، حتی به اندازه ­ی دانه­ ی خردلی (ذره ای) ایمان وجود ندارد)[۲].

وائله لدر روایتی مرفوع می­گوید: «لا تزالون بخیرٍ ما دام فیکم مَن رآنی وصاحَبَنی، والله ما تَزالون بخیر ٍما دامَ فیکُم مَن رأى مَن رآنی وصاحَبَنی»: (پیوسته شما در خیر و نیکی هستید؛ مادامی که در بین شما کسانی باشند که مرا دیده­ اند و همراهم بوده­ اند؛ و به الله سوگند همیشه در خیر و خوبی هستید؛ مادامی که در میان شما آنانی هستند که صحابه و یاران مرا دیده ­اند)[۳].

عبد الله بن مغفل گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: « اللَّهَ اللَّهَ فِی أَصْحَابِی، لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا مِنْ بَعْدِی، فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّی أَحَبَّهُمْ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِی أَبْغَضَهُمْ، وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِی، وَمَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ، وَمَنْ آذَى اللَّهَ فَیُوشِکُ أَنْ یَأْخُذَهُ»: (در مورد یاران من از الله بترسید؛ بعد از من آنان را (با دشنام و حرف های زشت) هدف قرار ندهید. پس کسی که آنان را دوست بدارد، به خاطر دوست داشتنِ من، دوستشان می­دارد. و کسی که با آنان بغض و عداوت کند، چون مرا دوست ندارد، با آنان بغض و عداوت می­ کند. هر کس آنان را بیازارد مرا آزرده است و کسی که مرا بیازارد الله را آزرده است. و هر کس الله را بیازارد، هر لحظه ممکن است (الله)جانش را بگیرد)[۴].

در صحیح مسلم و بخاری به صورت مرفوع آمده است که: «آیهُ الإیمان حُب الأنصار، و آیه النفاق بغص الأنصار). و فی روایه: «لا یُحِبُّهم إلا مؤمن و لا یُبغِضُهم إلا مُنافق»: (محبت به انصار نشانه ­ی ایمان است و عداوت به آنان علامت نفاق و دو رویی) و در روایتی آمده است: (فقط مؤمن آنان را دوست می ­دارد و تنها منافق با آنان عداوت می ­کند).

در حدیث پراکندگی امت که به ۳۳ گروه تبدیل شده و همه در آتش هستند به جز یکی، رسول الله صلی الله علیه وسلم ویژگی گروه نجات یافته را چنین بیان می ­نماید: «ما أنا علیه و أصحابی»: (آن­چه من و یارنم بر آنیم(معتقدیم))[۵].

انس بن مالک گوید: در بازگشت از حدیبیه این آیه بر پیامبر نازل شد: {لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک وما تأخر مرجَعِهِ من الحدیبیه}، قال النبی : (لقد أنزلت علی اللیله آیه أحب إلی مما على الأرض) ثم قرأها علیهم النبی فقالوا: هنیئا مریئا یا نبی الله بین الله عز وجل ما یفعل بک فماذا یفعل بنا؟ فنزلت علیه : {لیدخل المؤمنین والمؤمنات جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ویکفر عنهم سیئاتهم وکان ذلک عند الله فوزاً عظیماً}: (تا الله از گناه گذشته و آینده­ ات درگذرد[۶]. پیامبر فرمودند: امشب آیه ­ای بر من نازل شد که از هر آن­چه در زمین است برایم خوش­آیندتر است. سپس آیه­ ی مذکور را بر آنان خواند. گفتند: گوارای وجود! ای نبی الله. الله فرمود که با تو چه می ­کند؛ با ما چه خواهد کرد؟! این آیه بر رسول الله نازل شد: تا مردان و زنانى را که ایمان آورده‌اند در باغ­ هایى که از زیر آن جوی­بارها روان است، درآورد و در آن جاویدان بدارد، و بدی ­هایشان را از آنان بزداید؛ و این [فرجام نیک‌] در پیشگاه الله کامیابى بزرگى است[۷])[۸].

 

 

[۱]بخاری، کتاب الجهاد، کتاب الأنبیاء، کتاب فضائل الصحابه باب فضائل اصحاب النبیص. مسلم، کتاب فضائل الصحابه، باب فضل الصحابه ثم الذین یلونهم.

[۲]  صحیح مسلم.

[۳]  ابن ابی شیبه در کتاب الفضائل ۴/ ۱۲۴۶۳٫ ابن ابی عاصم ۱۴۸۱٫ حافظ ابن حجر در فتح الباری شرح بخاری ج۷/۵ می ­گوید: سندش حَسَن است.

[۴] احمد ۴/ ۸۴ و ۵/ ۵۴ – ۵۷٫ بخاری در کتاب تاریخش و ترمذی ۱۳/ ۲۴۴، ابونعیم در الحلیه، بیهقی در شعب الإیمان، و ابن حبان هم آن را صحیح دانسته است. در سندش عبدالرخمن بن زیاد وجود دارد و او مجهول است. (شیخ آلبانی این روایت را ضعیف نموده است. مترجم).

[۵] سلسله احادیث صحیح اثر شیخ آلبانی،  حدیث شماره ۲۰۴؛ و الفاظ (ما أنا علیه و أصحابی) از انس روایت شده است و طبرانی در معجم الصغیر آن را آورده و در سندش قیل و قال است. در ترمذی هم از قول ابن عمرو روایت شده و در سندش ضعف است. از ابو أمامه و ابو دردا و واثله بن أسقع هم روایت شده است و این الفاظ حَسَن است.

[۶] فتح / ۲٫

[۷] فتح / ۵٫

[۸] بخاری، کتاب المغازی، باب (غزوه الحدیبیه). تفسیر ابن کثیر ج۳ (ص ۱۸۳) سوره­ فتح. چاپ المکتبه التوفیقیه.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …