یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۹)
«ای مؤمنان! چون برای نماز روز جمعه ندا در داده شد» مراد از آن: اذان دوم است؛ آن گاه که امام بر منبر مینشیند زیرا در زمان رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم جز این، اذان دیگری در روز جمعه نبود ولی آن گاه که مدینه فراخ شد و توسعه یافت، حضرتعثمان رضی الله عنه در حضور و موافقت صحابه رضی الله عنهم اذان اول را در نماز جمعه افزود و امر کرد تا بر پشت بام بلندترین منزل مدینه در نزدیک مسجد که نام آن «زوراء» بود، اذان اول را در دهند تا همه مردم در دور دستهای مدینه آن را بشنوند. آری! چون برای نماز روز جمعه بانگ اذان در داده شد «پس بهسوی ذکر خداوند سعی کنید» یعنی: بهسوی ذکر و یاد خداوند جلّ جلاله ـ که نزد جمهور فقها مراد از آن استماع خطبه در مساجد جامع است ـ بشتابید و به آماده کردن اسباب نماز جمعه؛ مانند غسل، وضوء و روی آوردن بهسوی مسجد مشغول شوید.(فَاسْعَوْا) یعنیبروید. از رفتن بهسوی نماز جمعه به «سعی» یعنی «شتافتن» تعبیر شد زیرا مطلوب است که انسان مسلمان با همت و نشاط و جدیت و عزم برای ادای نماز جمعه برخیزد زیرا لفظ سعی مفید جدیت و عزم است. البته مراد از «سعی» این نیست که انسان تند و سریع بهسوی نماز جمعه برود بلکه مراد توجه و عنایت بهنماز جمعه است چرا که از تند رفتن بهسوی نماز نهی به عمل آمده است چنانکه در حدیث شریف آمده است: «چون اقامت را شنیدید، بهسوی نماز به راه افتید و باید با وقار و آرامش راه بروید و شتاب نکنید پس آنچه را دریافتید بخوانید وآنچه که از شما فوت شد، آن را بهاتمام رسانید». همچنین در حدیث شریف به روایت ابوقتاده آمده است که فرمود: در اثنایی که ما با رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نماز میخواندیم، بناگاه صدای همهمه مردانی شنیده شد. پس چون رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نماز را تمام کردند، خطاب به آن مردان فرمودند: «شما را چه شده است؟ گفتند: هیچ! فقط با شتاب بهسوی نماز حرکت میکردیم. فرمودند: دیگر چنین نکنید و هنگامی که به نماز میروید، باید بهگونهای راه بروید که وقار و آرامش بر شما حاکم باشد پس آنچه را دریافتید بخوانید و آنچه که از شما فوت شد، آن را به اتمام رسانید».
شایان ذکر است که این روز را به سبب اجتماع مردم در آن برای نماز، «جمعه» نامیدند و قبل از آن اعراب این روز را «عروبه» یعنی رحمت مینامیدند. نقل است که اولین کسی که آن را جمعه نامید، کعببن لؤی بود، از آن رو که مردم در آن روز نزد او اجتماع کرده بودند. شایان ذکر است که؛ اولین جمعهای که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برگزار کردند در قباء بود آن گاه که به مدینه هجرت کرده و نماز جمعه را در سرای بنی سالمبنعوف اقامه نمودند و اولین کسی که قبل از هجرت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به مدینه، نماز جمعه را در آن اقامه کرد اسعدبنزراره بود که آن را در قریهای واقع در یک مایلی مدینه اقامه کرد. ابن حجر عسقلانی میگوید: «نماز جمعه در مکه فرض شد اما در آن اقامه نگردید، چرا که تعداد مسلمانان در مکه اندک بود. یا بدان علت که شعار نماز جمعه اعلان است و رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در مکه به طور پنهانی کار دعوت را پیش میبردند و این شعار در آنجا زمینه ظهور نداشت».