فضیلت توحید و این‌که توحید گناهان را پاک می‌کند (۳)

فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و سلم که فرمود: «منظور از ظلم شرک است» اگر منظور پیامبر صلی الله علیه و سلم شرک اکبر باشد، معنایش این است که هر کسی مرتکب شرک اکبر نشود از عذاب‌هایی که مشرکین در دنیا و آخرت به آن تهدید شده‌اند ایمن خواهد بود و راهیاب است و اگر منظور پیامبر صلی الله علیه و سلم جنس شرک باشد، گفته می‌شود ستم کردن بنده بر خودش مثل بخل ورزیدن او در پرداخت بعضی از واجبات شرک اصغر است و اگر بنده چیزی را دوست بدارد که خداوند آن را نمی‌پسندد و بنده هوای نفس خود را بر محبت خدا مقدم کند، این شرک اصغر است. پس چنین فردی به اندازه‌ی گناهش امنیت و هدایت را از دست می‌دهد، بنابراین سلف بر این اساس گناهان را در زمره‌ی ظلم قرار داده‌اند.[۱]

   بنابراین مشخص می‌شود که آیه با عنوان فصل هماهنگ است، پس آیه بر فضیلت توحید و بر این‌که توحید گناهان را می‌زداید دلالت می‌نماید، چون هرکسی کاملاً توحید را محقق نماید از امنیت کامل و هدایت کامل بهره‌مند می‌شود و بدون آن که عذابی ببیند به بهشت می‌رود و هر کسی آن را با ارتکاب گناهانی که از آن توبه نکرده ناقص کند، اگر گناهان صغیره باشند، به سبب پرهیز از گناهان کبیره، گناهان صغیره زدوده می‌شوند، چنان که در آیه‌ی۳۱[۲] سوره‌ی نساء و آیه۳۲[۳] سوره‌ی نجم به این اشاره شده است.

اگر مرتکب گناهان کبیره شده باشد بستگی به خواست خداوند دارد اگر بخواهد او را می‌آمرزد و اگر بخواهد عذابش می‌دهد و سرانجام به بهشت می‌رود. والله‌اعلم.

(عباده ‌بن صامت می‌گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکسی گواهی دهد که هیچ معبود به حقی جز الله نیست یکتاست و شریکی ندارد و گواهی دهد که محمد صلی الله علیه و سلم بنده و فرستاده‌ی خداوند است و عیسی بنده و رسول خدا و کلمه‌ی خداست که آن را به سوی مریم القاء کرده و روحی از سوی خداست. و گواهی دهد که بهشت و دوزخ حق هستند، خداوند او را به بهشت می‌برد ، دارای هر عملی که باشد[۴]»).

عباده: او فرزند صامت بن قیس انصاری خزرجی،‌ کنیه‌اش ابوالولید و یکی از سران است و یکی از افراد معروف حاضر در بدر بوده، ایشان از بزرگان صحابه است که در سال سی ‌وچهار در الرمله[۵] در هفتاد و دوسالگی درگذشت، گفته‌اند که او تا دوران خلافت امیر معاویه زنده بوده است.

این‌که فرموده: (هرکسی گواهی دهد که لا إله ‌إلاالله) یعنی در حالی که معنای این کلمه را می‌داند آن را به زبان بیاورد و به مقتضای آن ظاهراً و باطناً عمل کند، چنان‌که فرموده‌ی الهی بر همین دلالت می‌نماید آن جا که می‌فرماید:

﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [محمد: ۱۹]. «پس بدان که معبود راستینی جز الله وجود ندارد».

و می‌فرماید:

﴿إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ یَعۡلَمُونَ﴾ [الزخرف: ۸۶]. «مگر کسانی که آگاهانه (و از صمیم قلب) به حق (و کلمه‌ی توحید) گواهی می‌دهند». اما این‌که کسی بدون دانستن معنای این کلمه آن را به زبان بیاورد و یا بدون عمل کردن به مقتضای آن، آن را به زبان آورد به اجماع [علمای اسلام] تلفظ کلمه برای او سودی ندارد.[۶]

حدیث هم بر همین دلالت دارد و در آن آمده است: «هرکسی گواهی دهد» و مشخص است کسی که نمی‌داند چگونه گواهی می‌دهد؟! و فقط به زبان آوردن چیزی گواهی و شهادت به شمار نمی‌آید. بعضی می‌گویند: اینجا برای قصر یا منحصر کردنِ صفت بر موصوف، از اسلوب «قصر إفراد»[۷] استفاده شده است  چون معنایش این است که الوهیت منحصر به خداوند یکتا است در رد کسانی که گمان می‌کنند کسی دیگر می‌تواند با او شریک باشد. و منظور «قصر قلب»[۸] نیست چون هیچ‌کسی از کافران الوهیت خداوند را نفی نمی‌کرد بلکه کسانی دیگر را در الوهیت شریک خداوند قرار می‌دادند[۹]».

نووی می‌گوید: این حدیث، بس بزرگ بوده و دارای جایگاه والایی است و جامع یا یکی از  جامع‌ترین احادیثی است که مفاهیم عقیدتی را در بر‌دارد، چون پیامبر صلی الله علیه و سلم در این‌جا کلماتی را به کار برده است که با آن همه‌ی ملت‌های کافر  با عقاید مختلفی که دارند را [از دایرۀ توحید] بیرون می‌کند، و کلماتی را ذکر کرده‌اند که با آن می‌توان همۀ کافران را مشخص نمود[۱۰].

 

[۱]– مجموع الفتاوی کتاب الایمان (۷/۸۰-۸۲) و نگا: الصواعق المرسله (۱/۲۲۱) ابن قیم.

۱- ﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَنُدۡخِلۡکُم مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا٣١﴾ [النساء: ۳۱]. «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شده‌اید؛ دوری کنید، گناهان (صغیره) شما را از شما می‌زداییم، و شما را در جایگاه خوبی (= بهشت) وارد می‌کنیم».

۲- ﴿ٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ إِنَّ رَبَّکَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَهِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِکُمۡ إِذۡ أَنشَأَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّهٞ فِی بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡۖ فَلَا تُزَکُّوٓاْ أَنفُسَکُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ٣٢﴾ [النجم: ۳۲]. «(همان) کسانی‌که از گناهان کبیره ([۳]) و اعمال زشت ـ جز گناهان صغیره ـ دوری می‌کنند بی‌گمان پروردگار تو گسترده آمرزش است، و او نسبت به شما داناتر است، هنگامی‌که شما را از زمین پدید آورد، و هنگامی‌که شما در شکم مادران‌تان بصورت جنین‌هایی بودید، پس خودتان را نستائید (و پاک نشمارید) او به کسانی‌که پرهیزکاری نمودند داناتر است».

[۴]– صحیح بخاری (۳/۱۲۶۸) ش (۳۲۵۲) و صحیح مسلم ش (۱/۵۷) و (۲۸)

[۵]– رمله: شهری است در فلسطین بین یافا و قدس. خداوند آن را از دست یهود آزاد کند.

[۶]– قرطبی در المفهم لما أشکل من تخلیص مسلم (۱/۲۰۴) می‌گوید: باب درمورد این‌که تنها تلفظ کردن شهادتین کافی نیست بلکه باید یقین قلبی با تلفظ همراه باشد این عنوان تذکری است به این‌که مذهب مرجئه‌ می‌گویند در ایمان فقط تلفظ شهادتین کافی است؛ عقیده‌ی شان باطل است. احادیث این باب بر فساد مذهب مرجئه‌ دلالت می‌نماید. اگر کسی از شریعت آگاه باشد فاسد بودن مذهب مرجئه‌ برایش روشن است چون این مذهب ظرفیت را برای نفاق ایجاد می‌کند و منافق را مؤمن می‌داند. که کاملاً باطل می‌باشد. نگا: فتح‌المجید (۱/۱۲۰).

[۷] – حالتی که مخاطب اعتقاد به مشارکت  دارد و شما مشارکت را از بین می برید به آن (قصر افراد) می گویند (مترجم)

[۸] – در جائی به کار می‌رود که مخاطب به چیزی معتقد است و شما عقیده ی او را وارونه می کنید (مترجم)

[۹]– المناوی فیض‌القدیر (۱/۳۹۵) و نگا: روح البیان آلوسی (۱۶/۵۳)

[۱۰]– نووی شرح مسلم ش (۱/۲۲۷)

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …