فرمان حضرت علی به پیروانشان در تمسک به سنت
حضرت على فرمود: «در قرآن خبرهاى پیشینیان شماست و خبرهاى آنها که پس از شما مىآیند؛ و نیز در آن، حکم روابط میان شما [آمده] است»[۱۲۴].
سفارش امام علی به عبدالله بن عباس وقتی که او را برای گفتگو با خوارج میفرستاد: «با ایشان به قرآن مناظره مکن، زیرا قرآن بارِ معناهایِ گوناگون را حمل میکند؛ تو چیزی میگویی و آنها هم چیزی میگویند؛ بلکه با ایشان به سنت مناظره کن، که راهِ گریز نیابند»[۱۲۵].
حضرت على فرمود: «پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن، که راه و رسم او الگویى است براى آن کس که بخواهد تأسی جوید، و مایه فخر و بزرگى است براى کسى که خواهانِ بزرگوارى باشد، و محبوبترین بنده، نزد خدا کسى است که از پیامبرش پیروى کند، و گام بر جایگاه قدم او نهد. پیامبر صلی الله علیه وسلم از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفتهتر، و شکمش از همه خالىتر بود، دنیا را به او نشان دادند، اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزى را دشمن مىدارد آن را دشمن داشت، و چیزى را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزى را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز مىدانست. اگر در ما نباشد جز آنکه آنچه را خدا و پیامبرش دشمن مىدارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سرپیچى از فرمانهاى او کافى بود. همانا پیامبر بر روى زمین مىنشست و غذا مىخورد، و چون برده، ساده مىنشست، و با دست خود، کفش خود را وصله مىزد، و جامه خود را با دست خود مىدوخت، و بر الاغ برهنه مىنشست، و دیگرى را پشت سر خویش سوار مىکرد؛ پردهاى بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرهایی در آن بود، به یکى از همسرانش فرمود: «این پرده را از برابر چشمان من دور کن، که هر گاه نگاهم به آن مىافتد به یاد دنیا و زینتهاى آن مىافتم». پیامبر صلی الله علیه وسلم با تمام قلب خویش از دنیا روى گرداند، و یاد دنیا را از جانِ خود ریشهکن کرد، و همواره دوست داشت تا جاذبههاى دنیا از دیدگانش پنهان مانَد، و از آن لباس زیبایى تهیه نکند، و آن را قرارگاهِ دائمى خود نداند، و امیدِ ماندن در دنیا نداشته باشد؛ پس یادِ دنیا را از جانِ خویش بیرون کرد، و دل از دنیا بر کند، و چشم از دنیا پوشاند»[۱۲۶].
[۱۲۴]- حکمت ۳۱۳. [۱۲۵]- نامه ۷۷. [۱۲۶]- خطبه ۱۶۰.