اکثر مردم فرق در میان بعید و محال را نمیدانند و چیزهایی را که بعید هستند محال پنداشته و انکار میکنند در صورتیکه فرق در میان بعید و محال بسیار زیاد است. محال مخالف با عقل است، و بعید مخالف با عادت است نه مخالف با عقل، و احکام عقل و عادت متفاوت هستند و آمیختن آن دو اشتباه است، محال هرگز واقع نمیشود در صورتیکه بعید واقع میشود. پس روشن شد فاصله دو معانی محال و بعید بسیار بعید است.
محال را عقل جایز نمیداند و آن را ممتنع مینامند چنانکه قبلاً در این مورد بحث شده است. بعید آن است که واقع شدن آن را عقل جایز بداند ولی چونکه تا بحال آن را ندیدهایم آن را حیرتانگیز و تعجبآور میپنداریم چنانکه قبلاً تحت بحث «درک نکردن چیز» گذشت. طبیعت بشر این است که امکان امری جز آنچه را که دیده و مألوف او میباشد مشکل میداند گو آنکه ممکن الوقوع باشد کما آنکه اگر چند قرن قبل همین امور عجیبه کنونی از قبیل رادیو تلگراف و رادار و هواپیما و غیر ذلک که مالوف مردم عصر حاضرند و در نظرشان عادی و پیش پای افتاده محسوب میشود، به مردم آن عصر گفته میشد اصلاً باور نمیکردند عقل و فهم ما در این جهان نسبت به امور عجیب شریعت مانند عقل و شعور بشر زمانهای قدیم نسبت به اختراعات کنونی عصر حاضر میباشد همانطور که مردم زمانهای قدیم وجود اختراعات جدید را محال میپنداشتند ما هم وقوع واقعات آخرت را محال میپنداریم.
همچنین امور اخروی مانند گذشتن از پل صراط و غیره بدین جهت بنظر بعضی مشکل میرسند که این امور را با امور مالوفه و دیدنیهای حیات مادی و دنیوی خود قیاس میکنند در صورتیکه امور روحانی اخروی با امور مادی دنیوی بس فرق میکنند و غیرقابل مقایسه میباشند.