فرق بین جن وشیطان چیست و دلیل راه پیداکردن جن در وجود انسان چیست؟

الحمدلله،

شیطان یا شیاطین خود از جنس جن هستند و در حقیقت به کافران جن، شیاطین گفته می شود که سردسته ی آنها ابلیس ملعون است که خداوند تبارک و تعالی در مورد او می فرماید:

«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ»(کهف ۵۰)

یعنی: به یاد آرید زمانى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید» آنها همگى سجده کردند جز ابلیس که از جن بود.

حسن‌ بصری‌ می‌گوید: «ابلیس‌ اصل‌ جن‌ بود چنان‌که‌ آدم‌ اصل‌ بشر است‌».(انوارالقرآن)

بسیاری از اهل علم معتقدند که او پدر تمام جن ها می باشد؛ او ابتدای جن و آن ها فرزندان او می‌باشند. این گفته از ابن عباس، مجاهد ، قتاده، حسن بصری و دیگران نقل شده است.[تفسیر طبری ۱/۵۰۷]

شیخ الاسلام در اکثر سخنانش از جن، از ابلیس به عنوان پدر جن ها نام می برد.[مجموع الفتاوی ۴/۲۳۵] هم چنین شاگردش ابن القیم نیز این عقیده را دارد و حافظ ابن حجر نیز در فتح الباری چنین گفته است.[فتح الباری ۶/۳۶۹]

اما اینکه آیا حقیقتا ابلیس پدر تمامی جن ها بوده است یا خیر به قطعیت ثابت نیست چنانکه شیخ صالح منجد گوید:” دلایل واضح و آشکار نشان می دهد که شیطان دارای فرزندانی است و جن‌ها، فرزندان او هستند اما این امر چگونه ممکن است؟ ما به آن علم نداریم و از جمله اموری است که ندانستن آن ضرری به ما نمی رساند و دانستن آن نیز سودی به حال ما ندارد. و الله اعلم”.[اسلام سوال جواب]

جن مخلوقی از مخلوقات خداوند است که خداوند آن ها را قبل از خلقت آدم از آتش خلق نموده است. خداوند می فرماید:«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ*وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ»[حجر ۲۶-۲۷] «انسان را از گل خشکیده از نوع گل سیاه متغیر آفریدم و جن را قبل از آن ها از آتش سوزان خلق کردیم.»

هم چنان که انسان دارای فرزندانی است ابلیس نیز دارای فرزندانی می باشد. خداوند سبحانه و تعالی در باره ابلیس می فرماید:(أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُو بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا)[کهف ۵۰] «آیا او و فرزندانش را به جای من به دوستی می گیرید در حالی که او دشمن شماست و چه بد جانشینی برای ستمگرانند».

البته تمامی جن ها جزو شیاطین نیستند بلکه برخی از آنها مومن هستند و هیچ زیانی به بشر نمی رسانند و جن ها نیز به مانند انسان مکلف هستند بعضی از آن ها مؤمن و  فرمانبردار و بعضی کافر و نافرمان هستند همان گونه که الله سبحانه و تعالی می فرماید که گفتند:(وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا) «جمعی از ما صالح و جمعی غیر از آن می باشند. ما فرقه های مختلف بودیم». پاداش جن در آخرت به مانند انسان است.«وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا*وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا»[جن ۱۴-۱۵] «جمعی از ما مسلمان و جمعی دیگر ستمکارند. پس کسی که مسلمان شد راه راست را انتخاب نموده ولی ستمکاران هیزم جهنم خواهند شد.».

تعدادی از جن هنگام شنیدن قرآن ایمان آوردند همان گونه که خداوند پاک و منزه می فرماید:«قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا*یَهْدِی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا»[جن ۱-۲] «بگو که به من وحی شده است جماعتی از جن قرائت مرا گوش داده اند سپس گفتند: ما قرآن عجیبی را شنیدیم که به سوی راه راست راهنمایی می کند و ما به آن ایمان آوردیم و هیچکس را هرگز شریک پروردگار خویش قرار نمی دهیم.»

جن همراه با ما در زمین زندگی می کند اما آن ها ما را می بینند و ما آن ها را نمی بینیم همان گونه که خداوند در باره ابلیس و فرزندانش می فرماید:(إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ)[اعراف ۲۷] «او و قبیله‏اش شما را از آنجا که آن‌ها را نمی‏بینید می‏بینند».

و کسی است که تو را می بیند و دشمن توست در حالی که  تو او را نمی بینی و این شدیدترین نوع خطر است. بنابراین واجب است که توجه نمود و از آن همیشه برحذر بود و از شیاطین انسان و جن خود را حفاظت نمود.

خداوند جن را بر انواع و گروه های مختلفی آفرید. برخی از آن ها خود را به شکل های مختلف از قبیل سگ و مار در می آورند و تعدادی از آن ها پرواز می کنند و کسانی از آن ها نیز در جایی وارد می شوند و سپس می روند. از ابی ثعلبه خشنی روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمودند:”الجن ثلاثه أصناف: صنف لهم أجنحه یطیرون فی الهواء وصنف حیات وکلاب وصنف یحلون ویظعنون”[شیخ البانی در مشکاه ۴۱۴۸] «جن ها سه دسته هستند: دسته ای از آن ها دارای بال هستند و در هوا پرواز می‌کنند؛ دسته ای خود را به شکل مار و سگ در می‌آورند و دسته ای دیگر وارد می شوند و می روند(در جایی ماندگار نیستند)».

اما راه یافتن شیاطین جن به درون انسان و وسوسه ی بشر جهت انجام اعمال زشت؛ در حقیقت توسط قرینی است که هریک از انسانها با خود همراه دارند و این قرین از جنس جن است که سعی می کند با وسوسه ی انسان او را از مسیر الله تعالی بدور کند.

از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمودند:”مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَقَدْ وُکِّلَ بِهِ قَرِینُهُ مِنْ الْجِنِّ قَالُوا وَإِیَّاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَإِیَّایَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ أَعَانَنِی عَلَیْهِ فَأَسْلَمَ فَلَا یَأْمُرُنِی إِلَّا بِخَیْرٍ”[مسلم ۲۸۱۴] «هریک از شما دارای همنشینی از جن می باشد. گفتند: شما نیز ای رسول خدا؟ فرمود: من نیز! اما خداوند مرا بر او یاری داده است پس مسلمان شده و جز به نیکی مرا فرا نمی‌خواند»

اما نووی در شرح مسلم(۱۷/۱۷۵) می فرماید:”فأسلم: یعنی این که (قرین پیامبر صلی الله علیه وسلم )مسلمان شد. قاضی عیاض می گوید: بدان امت بر عصمت پیامبر صلی الله علیه وسلم از این که شیطان بر جسم، ذهن و زبانش نفوذ کند، اجماع دارند و هدف از این حدیث تحذیر و ترساندن از فتنه این همنشین و وسوسه و اغواگری اوست که پیامبر ص ما را آگاه می گرداند که او همراه ماست وتا آن جا که در توان داریم خود را از او محافظت نماییم”.

جن ها در زمین که ما بر آن زندگی می کنیم، ساکن هستند و بیشتر آن ها در خرابه ها و مکان های نجس مانند گرمابه، طویله، زباله دان و قبرستان زندگی می کنند. به همین دلیل پیامبرص ما را به بکار بردن اسباب هنگام داخل شدن به این مکان ها هدایت می کند که آن اسباب، ذکرهای مشروع می باشد. از آن جمله از انس بن مالکا روایت است:”کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا دَخَلَ الْخَلَاءَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ الْخُبْثِ وَالْخَبَائِثِ”قال الخطابی: الخُبُث جماعه الخبیث . والخبائث جمع الخبیثه یرید ذکران الشیاطین وإناثهم [بخاری ۱۴۲] «پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگامی که داخل دستشویی می شد می فرمود:اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ الْخُبْثِ وَالْخَبَائِثِ«پروردگارا از شیاطین مذکر و مؤمث به تو پناه می برم»».

چون جن ها ما را می بینند و ما آن ها را نمی بینیم پیامبرص راه های بسیاری را برای حفاظت از اذیت و آزار آن ها به ما آموخته است مانند پناه بردن به خداوند از شیطان رانده شده(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم)، خواندن سوره فلق و ناس و مانند استعاذه هایی که در فرموده الله تعالی وجود دارد:(وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ(۹۷)وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ)[مومنون ۹۷-۹۸] «و بگو پروردگارا از وسوسه‏های شیطان‌ها به تو پناه می‏برم (۹۷) و پروردگارا از این‌که [آن‌ها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه می‏برم».

و هم چنین گفتن بسم الله قبل از داخل خانه شدن، غذا خوردن، آب نوشیدن و جماع کردن(نزدیکی نمودن با همسر) مانع از ورود شیطان به خانه، همراهی او با انسان در غذا خوردن، آب نوشیدن و نزدیکی‌اش می شود؛ هم چنین گفتن بسم الله قبل از داخل دستشویی شدن و قبل از در آوردن لباس مانع از دیدن عورت انسان توسط جن و اذیت و آزار او می شود همان طور که پیامبر  صلی الله علیه وسلم می فرماید:”سَتْرُ مَا بَیْنَ أَعْیُنِ الْجِنِّ وَعَوْرَاتِ بَنِی آدَمَ إِذَا دَخَلَ أَحَدُهُمْ الْخَلاءَ أَنْ یَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ”[صحیح جامع الصغیر البانی ۳۶۱۱] «آن چه که باعث می شود جن ها نتوانند عورت انسان را ببینند این است که هرگاه یکی از شما داخل دستشویی شد (قبل از ورود) بسم الله بگوید».

اما ابلیس او بر گمراه کردن و به فساد کشاندن حریص است تا پیروان و دنباله روانش کسانی که بر مسیر او گام برمی دارند زیاد شوند.

ابلیس می داند که سرانجامش آتش است و امیدوار است که همراه با خود همگی را از روی حسادت و دشمنی و کفر به سوی جهنم کشاند. و او از انسان متنفر است انسانی که از نوادگان آدم علیه السلام هستند و با آن ها دشمنی می کند زیرا به سبب سجده نکردن برای پدرشان آدم لعن شده و از رحمت خداوند طرد شده است بدین خاطر خداوند بندگانش را از او برحذر می دارد و می فرماید:(إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ)[فاطر ۶] «در حقیقت شیطان دشمن شماست شما [نیز] او را دشمن گیرید [او] پیروانش را بدین منظور می‏خواند تا از جمله یاران آتش باشند».

ابلیس نیازی ندارد کسی او را وسوسه کند زیرا او رأس تمام بدی هاست.

مؤمن به وسیله اطاعت و فرمانبری خداوند و استقامت بر دینش می تواند از کید و شر او نجات یابد زیرا شیطان بر کسانی که ایمان آورده اند تسلط ندارد همان گونه که الله سبحانه و تعالی می فرماید:(فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ(۹۸) إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ(۹۹) إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ)[۴۹] «پس چون قرآن می‏خوانی از شیطان مطرود به خدا پناه ببر(۹۸) چرا که او را بر کسانی که ایمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توکل می‏کنند تسلطی نیست(۹۹) تسلط او فقط بر کسانی است که وی را به سرپرستی می‏گیرند و بر کسانی که آن‌ها به او [خدا] شرک می‏ورزند».[نحل ۹۸-۱۰۰] و الله اعلم

آیا دلیلی بر داخل شدن جن در انسان وجود دارد؟

شیخ ابن عثیمین گوید:

“بله. دلایلی از کتاب و سنت هست که دخول جن در کالبد انسان را تأیید می‌کند. خداوند می‌فرماید: [ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لا یَقُومُونَ إِلا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ] «بقره/۲۷۵»

(کسانی که ربا می‌خورند (در قیامت) بر نمی‌خیزند؛ مگر مانند کسی که شیطان او را دچار دیوانگی کرده است).

ابن کثیر رَحِمَهُ اللَّهُ در تفسیر این آیه می‌گوید: در قیامت همچون جن‌زده‌ای از قبرهای‌شان برمی‌خیزند که در حال دیوانگی و تسلط شیطان بر او است. تفسیر ابن کثیر (۳۲۷/۱)

در سنت پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نیز آمده است:[ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَجْرِی مِن ابنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ ]

(شیطان همچون خون در بدن فرزندان آدم جاری است)

اشعری در کتاب «مقالات اهل السنه و الجماعه» می‌گوید: اهل سنت و جماعت معتقدند جن در بدن افراد وارد می‌شود و به آیه‌ای که گذشت استدلال کرده است.

عبدالله پسر احمدبن حنبل می‌گوید: به پدرم گفتم: گروهی گمان می‌کنند جن در بدن انسان داخل نمی‌شود. گفت: ای فرزندم! دروغ می‌گویند. جن با زبان جن‌زده سخن می‌گوید.

احادیث صحیحی از طریق امام احمد و بیهقی از رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نقل شده است که بچه ی دیوانه‌ای را نزد پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ آوردند.

پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ شروع کرد به گفتن این جمله:[ اخْرُجْ عَدُوَّ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ ]

(دشمن خدا خارج شو، من رسول خدایم) کودک شفا یافت.

پس ملاحظه می کنی در این مسئله یک دلیل از قرآن و دو دلیل در سنت وجود دارد و نیز گفتار اهل سنت و جماعت و ائمه سلف صالح است. واقعیت نیز گواه این است با وجود این انکار نمی‌کنیم که دیوانگی دلایل دیگری نیز دارد. همچون حساسیت و اختلالات روانی و دیگر اسباب.” شیخ ابن عیثمین – الفتاوی الاجتماعیه (۴/۶۸-۶۷)

والله اعلم

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …