بدعت حقیقی و محض، آن است که تمام جنبه هایش نوآوری شده باشد. و هیچ بخشِ آن از شریعت اسلامی نیست. از این رو بدان بدعت حقیقی گویند. زیرا به تمام معنا با سنت همخوانی و سنخیت ندارد؛ هر چند مرتکب بدعت شبهه هایی داشته باشد که بدعتش را دلیل شرعی تصور کند.
مانند: طواف قبرها، ایستادن در غیر عرفه، گذاشتنِ شمع و تندیس اطراف ضریح.
اما بدعت اضافی آن است که از یک نظر به نوعی دلیلی دارد و با شرع مخالف نیست و اما از جهتی دیگر ارتباطی با دلیل شرعی ندارد. از جهتی با شرع موافق و از جهتی دیگر در تضاد با شریعت است. بارزترین ویژگی چنین بدعت هایی این است که از نظرِ اصلِ این عبادت، برایش دلیلی دارند، اما از نظر کیفی و تفصیلی که مبتدع آن را عرضه می کند، بدون دلیل است. لیکن عبادات توقیفی هستند و برای اثبات این که در اصل مشروع بوده اند یا نه باید دلیل داشته باشند. همین طور از نظر کیفیتِ ادا هم باید مدلّل باشند.
نمازهای نافله مستحب هستند. اما خاص کردن اوقات و کیفیتی خاص برای انجام نمازهایی که در شریعت چنین خاص نشده اند، بدعت محسوب می شوند. مانند: نماز رغائب، نماز شبِ نیمه ی شعبان و نماز مونسِ قبر.
مبتدع که بدعتش از نوع اضافی است، با کارهای مشروع و غیر مشروع به الله متعال تقرب می جوید. حال آنکه تقرّب فقط به وسیله ی عباداتِ مشروع حاصل می گردد. در روایت صحیح می خوانیم: «مَن عَمِلَ عملاً لیسَ عَلَیهِ أَمرُنا فَهوَ رَدٌّ»: (هر کس کاری کند که طبق دستور ما نباشد، کارش مردود است)[۱].
[۱] . مسلم.