خوارج: روشن شد که برخی ظالمان و فتنه جویان، عثمان بن عفان رضیاللهعنه را به شهادت رساندند و پس از آن مسلمانان پراکنده شدند بهگونهای که جنگ صفین به مانند انفجاری مهیب، بر پا شد، بمب تحکیم به میانشان انداخته شد و بلافاصله قیام خوارج منفجر شد. معاویه بن ابوسفیان از جمله کسانی بود که اعتقاد داشت به دلیل پراکندگی اصحاب و اهل حل و عقد، بیعت با علی منعقد نمیشود و او پیش از هر چیز خونخواهی عثمان را واجب میدانست و بعد از خوانخواهی، بیعت با یک امام را لازم و واجب میدید. اما دلیلی که علی بن ابی طالب به آن استناد میکردند این بود که در بیعتی که با او صورت گرفت، همان افرادی با او بیعت کردند که پیش از این با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت کردهاند و شورای مهاجرین و انصار وظیفهی برگزیدن و انتخاب خلیفه را برعهده دارد و نپذیرفتن این بیعت که در آن اجماع کردهاند، معنایی ندارد و قابل قبول نیست و حق این است که با شخص خارج شده از جماعت جنگیده شود.
اما معاویه موضع خود را اینگونه بیان میکند که او ولی دم عثمان است و تقاضای اجرای حکم و قصاص قاتلان عثمان را مطابق کلام الله متعال دارد: «وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُوراً»: «و کسیکه مظلوم کشته شود، برای ولیش (برای حق قصاص) قدرتی قرار دادهایم، پس در کشتن (و خونخواهی) اسراف نکند، بیگمان او مورد حمایت است.» (اسراء: ۳۳) اهل شام نیز با او بیعت کردند و در این خونخواهی، با او همراه شدند و به او اطمینان دادند که مال و جان خود را در این راه نثار کنند تا یا او را به مقصودش یعنی خونخواهی عثمان برسانند و یا اینکه الله متعال جانشان را بگیرد.
در مصادر مختلف مباحث و جدالهای عقلی که میان علی و خوارج روی داد، آمده است. جدالهایی که نشانگر اعتقادات آنهاست. اما ما برخی از آرای آنها را به طور مستقیم از کتابهایشان بیان کردهایم. آنها شعارشان را اعلان کردند و شعارشان این بود که: «لاحکم الالله»: حکم کردن فقط از آن الله است… اما چون علی رضیاللهعنه این مساله را دریافت، معترض نشد زیرا به کتاب الله دانا و آگاه بود و به خوبی میدانست که جریان تحکیم در برابر کتاب الله قرار نمیگیرد و در پاسخ آنها گفت: «کلمه الحق ارید بها الباطل»: «سخن حقی است که از آن اراده باطل شده است.»
تمام خوارج بر تکفیر عثمان و علی اتفاق نظر داشتند و دلیلشان هم این است که آنها به غیر حکم الله، حکم کردهاند. میگویند: «علی دو حَکَم و داور تعیین کرد و خود را از امارتِ مومنان خلع نمود، عثمان نیز بر مومنان والیان ظالمی را گمارد، پس او نیز بر غیر حکم الله حکم کرده است، پس کافر است.»