بخاری، کتاب «الجنائز» باب: [من أحب أن یدفن فی الأرض المقدسه]
۳۰۹- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: أُرْسِلَ مَلَکُ المَوْتِ إِلَى مُوسَى عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَکَّهُ، فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ، فَقَالَ: أَرْسَلْتَنِی إِلَى عَبْدٍ لاَ یُرِیدُ المَوْتَ، فَرَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ عَیْنَهُ، وَقَالَ: ارْجِعْ فَقُلْ لَهُ: یَضَعُ یَدَهُ عَلَى مَتْنِ ثَوْرٍ، فَلَهُ بِمَا غَطَّتْ یَدُهُ، بِکُلِّ شَعْرَهٍ سَنَهٌ، قَالَ: أَیْ رَبِّ! ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: ثُمَّ المَوْتُ، قَالَ: فَالْآنَ، فَسَأَلَ اللَّهَ أَنْ یُدْنِیَهُ مِنَ الأَرْضِ المُقَدَّسَهِ رَمْیَهً بِحَجَرٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم: فَلَوْ کُنْتُ ثَمَّ لَأَرَیْتُکُمْ قَبْرَهُ إِلَى جَانِبِ الطَّرِیقِ عِنْدَ الکَثِیبِ الأَحْمَرِ».
- «از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که گفت: [پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند:] «ملک الموت نزد موسی علیه السلام فرستاده شد، وقتی نزد او آمد، موسی ضربهای به صورت او زد [و او را کور کرده، ملک الموت نزد پروردگارش برگشت و گفت: مرا نزد بندهای فرستادی که مرگ را نمیخواهد، سپس خداوند متعال بیناییش را به وی برگرداند و فرمود: نزدش برگرد و به او بگو دستش را بر پشت گاوی بگذارد، به اندازهی موهایی که زیر دستش قرار میگیرند، به عمرش اضافه میشود، هر مو یک سال، موسی عرض کرد: خدایا! بعد از آن چه میشود؟ خداوند فرمود: بعد از آن مرگ [خواهد آمد و تو خواهی مُرد]، عرض کرد: [وقتی که سرانجام باید مُرد]، پس همین حالا [جانم را بگیر] و موسی از خداوند خواست او را به اندازهای نزدیک بیت المقدس گرداند که اگر کسی سنگی را انداخت، به آنجا اصابت کند [تا او را آنجا دفن کنند]. ابوهریره رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم [سپس] فرمودند: اگر آنجا میبودم، قبرش را که زیر تپهی شنی قرمز رنگ در کنار راه [آنجا] قرار دارد، به شما نشان میدادم».