فدای عُمَر باد جان و تنم به عشق عُمَر زندگی می کنم
سرم خاک پای عُمَرَ جان بود نشان وِلایش به سر می زنم
از آن دم که تسلیم طه شدی مراد رسول مُصفّی شدی
دعای محمد تو هستی ثمر به تکبیر ایمان مّحلی شدی
به شمشیر بران به دستور حق جهان را تو دادی به عزت سَبَق
اگر برگ زرین بجوید کسی تو دادی به تاریخ زرین ورق
ز فیض محمد تویی بهره ور به دستور قرآن تو بستی کمر
که تخم فساد از زمین برکَنی کنی کفر و ظلمت تو زیر و زبر
مزیّن خلافت به نام عُمَر َ دل مومنان شد مقام عُمَر
ز ایران و روم و عراق و یمن گرفته سراسر پیام عُمَر
ز احسان تو هست اسلام ما ز نور تو روشن شد ایام ما
هزاران درود و سلام و دعا به روح عُمر شاه خوش نام ما
به پهلوی صدیق و احمد تویی به جنت رفیق محمد تویی
شهادت شعار شب و روز تو غریق کَرَم های ایزد تویی
علی و عُمَر هر دو تا پهلوان برادر برابر دو تا قهرمان
تو داماد شیر خدا مرتضی تویی هم رکاب با نبی مصطفی
ابوبکر صدیق آن یار غار ز بهر نبی هر زمان جان نثار
نماد حیا هست عثمان ما فدای همه باد فداشان ضیا
شاعر : ضیاء الرحمن صحت
مقاله پیشنهادی
محبت صحابه رضی الله عنهم
از علامتهای ایمان عبارتاند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …