وقتی نیکی کنی، زبانهایی خواهند بود که تو را بستایند، دستانی خواهند بود که بلند شوند و برایت دعا کنند و دهانهایی خواهند بود که برای تعریف از تو به خاطر کار خوبی که کرده ای و یادگار زیبایی که از خود به جا گذاشتهای، باز شوند.
نام نیک، حیاتی دو باره، فرزندی جاودانه و میراثی خجسته است. شاعر در ستایش فردی بزرگوار و سخاوتمند میگوید:
کأنک فی الکتاب وجدت لاء |
|
محـرمه علیـک فـلا تـحـل |
«گویا در کتاب چنین یافتهای که گفتن «نه»، برایت حرام است».
إذا حضر الشتـاء فأنت شمس |
|
وإن حل المصیف فأنت ظل |
«چون زمستان فرا رسد، تو آفتاب گرم هستی و چون تابستان، بیاید، تو سایهای».
وما تـدری إذا أنفـقت مالا |
|
أیکثـر فی عطائک أم یقـل |
«وقتی مالی انفاق میکنی، نمیدانی که زیاد میدهی یا کم میدهی».
جـزیت عن البریه کل خیـر |
|
فأنـت الماجد البطل الأجـلّ |
«خداوند به تو پاداش نیک دهد؛ تو بزرگوار و قهرمان هستی».
بوجهک نستضیء إذا سرینا |
|
جبیـن فی اللیـالی مشمعـل |
«اگر شب هنگام حرکت کنیم، در پرتو روشنایی چهرهات قدم بر میداریم؛ پیشانیات، در شبهای تاریک، درخشان است».
وذکرک فی المسامع خیر هاد |
|
یکـرر فی المجـموع فلا یمل |
«یاد تو، بهترین صدای دلانگیزی است که به گوشها میرسد و تکرار نام و یادت در مجامع، ملال آور نیست».
فدتک نفوسنا من کل هول |
|
ویفدیک الحجـیج إذا أهلوا |
«جانهایمان، فدایت باد و حاجیان، به هنگام بستن احرام، خود را فدای تو میکنند».