امام صادق علیه السلام در حدیث مشهوری میفرمایند: علماء وارثان انبیاء هستند مفهوم این سخن یعنی اینکه: انبیاء علم و دانش از خود به ارث میگذارند. که با سایر آیات قرآن و روایات نبی اکرم همخوانی دارد. اصولاً پیامبران وقتی برای جمع آوری مال و منال نداشتهاند که تازه بخواهند چیزی هم به ارث بگذارند[۱].
ضمناً مگر در آیه قرآن نیامده وقتی قرض میدهید نوشته کتبی یا شاهد بگیرید چرا در این مورد به این مهمی نه نوشته کتبی وجود داشته و نه شاهدی؟ (اگر حضرت ابوبکر به صرف اینکه فاطمه دختر پیامبر است سخن او را قبول میکرد از فردا مجبور بود سخن سایر مسلمانها را نیز در هر زمینهای قبول کند و بدینترتیب رشته امور از دست او میرفت و بلوا و بینظمی در جامعه حادث میشد در تایید این سخن باید گفت وقتی حضرت عمر در زمان خلافتش، تولیت فدک را پس میدهد بر سر آن بین حضرت علی و عباس اختلاف میشود یعنی اگر ابوبکر هم پس میداد غائله خاتمه پیدا نمیکرد. و اگر ابوبکر خلاف قاعده عمل میکرد از فردای آنروز هر کس برای هر چیزی ادعایی داشت. با عنایت به این نکته که در آنزمان، دفاتر ثبت اسناد رسمی نیز وجود نداشته است!).
وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از سفری بر گشته و دیدند فاطمه پردهای را جلوی اتاق آویزان کرده با او قهر کردند و وارد اتاق نشدند یعنی اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم از اینکه فاطمه آرام آرام آلوده دنیا شود نگران بودند چرا باید ابوبکر نگران چنین چیزی نباشد؟ دقت کنید نگاهی که ما به حضرت ابوبکر داریم با نگاه سنیها متفاوت است ابوبکر حتی در نظر آنها مقامی بالاتر از حضرت علی دارد برای همین از شما خواهش میکنم، پاسخها را از این دید نیز نگاه کنید. با عنایت به این نکته که حضرت ابوبکر چندین بار گفته بوده فاطمه را بیشتر از دختر خودش عایشه دوست دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در طول ۲۳ سال رسالت خود کوچکترین کاری که نبوت ایشان را زیر سئوال ببرد نکردند آیا امکان دارد فدک (یعنی چندین روستای حاصلخیز و آباد) را برای خودشان برداشته و سپس آنرا فقط به دخترشان بدهند؟ (یا خلافت را به علی بدهند و…) ما باید متوجه این نکته باشیم که موضع حاکم و رفتار او در موقعیت حکومت با رفتار سایر مردم بسیار متفاوت است درست به همین دلیل است که در تاریخ میخوانیم: از ابوبکر هفتصد درم مانده بود (پس از رحلت او) عمر دستور داد تا آن را به بیت المال بردند و به وارثان نداد. [تاریخ گزیده حمدالله مستوفی].
حضرت علی در خصوص فدک فرموده اند: إنی لأستحیی من الله أن أرد شیئاً منع منه أبوبکر وأمضاه عمر (ابن ابی الحدید ج ۱۶ ص۲۵۲) من از خدایم شرم میکنم چیزی را که ابوبکر آنرا منع کرد و عمر بر آن صحه گذاشت استرداد نمایم. (به همین دلیل حضرت علی در زمان خلافتشان فدک را تصرف نمیکنند).
البته روحانیون در ذهن شیعیان اینگونه القاء کردهاند که ملکیت زمین فدک متعلق به نبی اکرم بوده و ایشان آن را به حضرت فاطمه دادهاند ولی باید بدانید که طبق اعتراف تمامی مورخین معتقدند که: وقتی سپاه اسلام، یهودیان خیبر و سایر نقاط را شکست میدهد پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، سفیری به نام محیط را نزد رؤسای فدک میفرستد. یوشعبننون، ریاست منطقه را به عهده داشته و فردی صلح طلب بوده او به پیامبر صلی الله علیه وسلم تعهد میدهد که هر سال، نیمی از محصول فدک را به پیامبر بدهد و بعد از این در زیر پرچم اسلام زندگی کند و بر ضد مسلمانان، دست به توطئه نزند و حکومت امنیت منطقه را تامین نماید. (از کتاب روشنتر از خورشید آبی تر از دریا -زندگی رسول اکرم. نوشته مظفر سربازی- شرکت توسعه کتابخانههای ایران – ۱۳۸۳).
پس بر خلاف ذهنیت اشتباه و بیمار روحانی شیعه، ملکیت فدک، در زمان رحلت نبیاکرم، تماماً متعلق به یهودیان بوده و فقط، نیمی از محصول به صورت سالیانه در اختیار پیامبر قرار میگرفته است. و ملکیت فدک متعلق به کسی نبوده که بخواهد غصب شود! ضمن اینکه: (فاطمه گرچه حق استفاده از عین و نمائات آن را داشته نمیتواند حق مالکیت آنرا محفوظ دارد)[۲].
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، این محصول را بین فقراء از جمله خاندان دخترش فاطمه تقسیم میکرده. احتمالاً خانواده حضرت علی نیز در این وظیفه (یعنی تولیت این کار) نقش اصلی را داشتهاند. حضرت ابوبکر و عمر نیز دقیقاً همین روش را دنبال میکنند.
به محض خلافت حضرت ابوبکرt شورش گسترده رده واقع میشود و همانگونه که در متن تعهد فوق (که از کتب شیعه نقل شده) میبینیم: حکومت، وظیفه حفظ امنیت منطقه فدک و سایر مناطق را عهدهدار بوده و در ازای دریافت نیمی از محصول، باید امنیت را حفظ میکرده است. ولی تمامی قبایل از دادن زکوه خودداری میکنند و حکومت مجبور میشود عواید فدک را هزینه تجهیز سپاه برای دفع شورش رده کند (یعنی برای نجات دینی که پدر همین دختر -حضرت فاطمه- آنهمه برای آن رنج و سختی دیده بوده است و نه برای خوشگذرانی و عیش و نوش).
ام کلثوم همسر حضرت عمر (و دختر علی) در زمان خلافت حضرت عمر، هدیهای را برای همسر پادشاه روم میفرستد و همسر پادشاه روم نیز در مقابل، گردنبندی قیمتی برای او به پیک مسلمین میدهد. حضرت عمر مسلمانها را در مسجد جمع میکند و میپرسد: این گردنبند را چه کار کنم؟ مسلمین میگویند: اشکالی ندارد و این متعلق به ام کلثوم است. حضرت عمر اندکی فکر میکند آنگاه میگوید: نه! اگر قدرت مسلمین نبود و اگر پیک مسلمانها نبود امکلثوم، هیچگاه چنین هدیهای را دریافت نمیکرد. و گردن بند را به بیت المال میفرستد. سئوال من از آخوندهای بی شرم این است: اگر نبود قدرت سپاه اسلام و اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در مکه مانده بودند آیا یوشعبن نون از مدینه به مکه میآمد و فدک را به حضرت محمد صلی الله علیه وسلم میداد؟
آیا حضرت فاطمه در قبال دریافت نیمی از محصول فدک میتوانستند به تعهدات پیامبر صلی الله علیه وسلم، عمل کرده و امنیت منطقه را حفظ کنند؟ و آیا دیگر خوردن چنین مالی حلال بود؟ (پس آنچه حضرت فاطمه طلب کرده همان سهم قبلی بوده که به ایشان پرداخت میشود و تولیت این کار که ۲ سال بعد حضرت عمر به حضرت علی پس میدهد).
اکنون باید برای ما مشخص کنید پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، عواید فدک را در زمان حیاتشان به حضرت فاطمه، هبه کرد (یعنی بخشید) و یا این عواید به صورت ارث به حضرت فاطمه رسید. (البته به ارث رسیدن عواید نیز از آن حرفهاست. به احتمال فراوان حضرت فاطمه طبق نیات بشردوستانه خود میخواستهاند ثواب دریافت و تقسیم این عواید بین فقراء را عهده دار شوند که حضرت عمر نیز اینکار را ۲ سال بعد به حضرت علی رد میکند).
[۱]– اشاره به آیه وورث سلیمان داوود بیهوده است. عجیب نیست چرا فقط داوود باید از سلیمان ارث ببرد؟ و بقیه فرزندان سلیمان ارث نبرند؟ پس این نشان میدهد که حضرت داوود، نبوت و حکمت و علم فهم منطق حیوانات و… را از سلیمان به ارث برده است و…
[۲]– تشیع در مسیر تاریخ. دکتر سید حسین محمد جعفری دفتر نشر فرهنگ اسلامی ص۸۲٫