وقتی که پیامبر صلی الله علیه و سلم از حجه الوداع بر میگشت در روز ۱۸ ذالحجه سال دهم هجرت (۱۰ مارس ۶۳۲ م ۱۹ اسفندماه[۱]) در غدیر توقف کرد تا به حجاجی که از مکه همراهیش میکردند و میخواستند در این نقطه تقسیم و به مقصدهای خود بر گردند، پیامی بدهد. به دستور پیامبر صلی الله علیه و سلم، جایگاه و یا منبر به خصوصی از شاخههای درختان برای حضرتش ساختند. پس از برگزاری نماز ظهر، پیامبر صلی الله علیه و سلم بر فراز منبر رفته و آخرین خطابیه عمومی خود را در مقابل بزرگترین اجتماع حدود ۲ ماه قبل از مرگش ایراد کرد. محمد صلی الله علیه و سلم در حالیکه علی علیه السلام را با دستش بلند کرده بود از پیروانش پرسید:[۲]
آیا من برتر از شما اولی از جان و داراییتان نیستم؟
جمعیت: آری ای پیامبر خدا چنین است.
هر کس را که من مولی (آقا، رهبر، سرپرست، اولی به تصرف در جان و مال،دوست و یاور و…؟) او هستم علی مولای اوست. خداوندا کسی که او را دوست دارد دوست بدار. و آنکس که او را دشمن دارد دشمن بدار.
تا آنجا که به صحت خود واقعه مربوط میشود این حدیث شریف را حتی نویسندگان معتبر سنی که خودشان هم آنرا ثبت کردهاند هرگز مورد سئوال یا انکار قرار ندادهاند. (مانند: امام احمد ابن حنبل در مسند، ترمذی، نسایی، ابن ماجه، ابوداوود، ابن الاثر در اسدالغابه ابن عبدالبر در استیعاب ابن عبد ربه در عقدالفرید) حدیث شریف غدیر خم را حداقل ۱۱۰ نفر از اصحاب، ۸۴ نفر از تابعین ۳۵۵ نفر از علماء و… نقل کردهاند.
هرویتز و گلدزیهر در مطالعاتشان در باره حدیث غدیر، قدیمیترین مدرک این حدیث را اشعار کمیت میدانند و بی هیچ تردیدی آنرا معتبر میشمرند[۳]. ولی در صحت اشعار حسان ابن ثابت شک دارند (به خصوص با عنایت به این نکته که حسان ۲ ماه بعد جزو اولین نفراتی است که در سقیفه حاضر است!!! و برای خلافت حضرت ابوبکر رضی الله عنه، شعری میسراید حتی پس از قتل حضرت عثمان رضی الله عنه نیز با حضرت علی بیعت نمیکند! ضمن اینکه در سند مورد اشاره توسط علامه امینی بین راویان اشعار حسان بن ثابت، یک انقطاع ۳۰۰ ساله وجود دارد!!! و این اشعار در دیوان اولیه و اصلی حسان وجود نداشته است)[۴].
به هر حال، هرگز مبنای مجادله بین شیعه و سنی، صحت واقعه غدیرخم و توجه و عنایت خاص پیامبر به علی آنچنانکه ذکر شد، نبوده و نیست. نکته اختلاف، معنی کلمه مولی است که پیامبر آن را در سخنان خود به کار برده. شیعیان این کلمه را به معنای رهبر، آقا و سرپرست میگیرند و صریحاً علی را جانشین بلافصل پیامبر صلی الله علیه و سلم مینامند. سنیان از طرف دیگر، کلمه مولی را به معنای دوست و یاور و یا محرم راز تفسیر میکنند. جای تردید نیست که غنای ادبیات و لغات عربی نتیجتاً ابهام لغتی با دو معنی ممکن، در بر دارد. سنیان ضمن اینکه حدیث را قبول میکنند چنین استدلال مینمایند که منظور پیامبر صلی الله علیه و سلم تشویق پیروانش به توجه بیشتر و ایجاد قدر و اعتبار و مهر و محبت برای علی علیه السلام پسر عم و شوهر یگانه دخترش فاطمه (س) بوده است. علاوه بر این، شرایطی را که به موجب آنها لازم شد تا پیامبر مردم را به این امر نصیحت و تشویق کند شرح میدهند. جمعی از مردم نسبت به رفتار دقیق، قاطعانه و عادلانه علی علیه السلام در توزیع غنائم هنگام اردوکشی به یمن که تحت رهبری او صورت گرفته بود غر و لند میکردند از هم اینجا بود که آنان، همراه با علی مستقیماً به مکه آمدند تا با پیامبر در برگزاری حج بپیوندند. پیامبر به خاطر زدودن چنین شکایات و سخنانی بیمارگونه نسبت به علی ناچار شد تا در این زمینه ایرادات فوق را بیان نماید. با قبول این توضیح، هنوز این حقیقت پا برجاست که با اعلام پیامبر در چنین موضوع فوقالعادهای، آن حضرت، علی را با خود در قدرت و شخصیت برابر ساخت. حقیقتی که برای احقاق حق شیعه، اساسی استوار را فراهم آورد. با در نظر گرفتن ماهیت مورد بحث در غدیر خم، وقایعی که در بالا به آنها اشاره شد، تمایل حضرت رسول نسبت به حضرت علی علیه السلام در بین اصحاب آشکار میگردد گرچه شاید به خاطر رسم کهن مردم عربستان شمالی، که انتخاب رهبر به عهده مردم گذاشته میشد، بعقیده بعضی، پیامبر نتوانست علی را صریحاً به جانشینی منصوب کند…. نتیجتاً عقیده به این موضوع که مساله جانشینی پیامبر صلی الله علیه و سلم عمدتا جنبه مذهبی دارد تا سیاسی محض. اعتقاد معروف قداست موروثی بنیهاشم. همراه با وقایع فراوانی که در طول زندگی پیامبر صلی الله علیه و سلم به سود علی علیه السلام رخ داد این دیدگاه را متبلور ساخت که عدهای از اصحاب چنین حس کنند که علی علیه السلام مناسبترین فرد برای نگهداری میثاق راستین الهی است. در مشاجرات حادی که در سقیفه، بلافاصله پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و سلم درگرفت این اصحاب نسبت به ابراز اعتقاداتشان در این مورد تردیدی روا نداشتند. نتیجه مخالفت، که اکنون به آن بر میگردیم، موضوعی را که سرانجام به بسط جدایی دائمی امت به سنی و شیعه انجامید مشخص میکند.
(توجه خوانندگان را به نکته مهمی جلب میکنم که در ادامه این بحث پاسخگوی بسیاری از شبهات خواهد بود به متن زیر از تاریخ معتبر طبری دقت کنید: یزید بن طلحه گوید: وقتی علی ابن ابی طالب از یمن آمد یعنی چند روز قبل از واقعه غدیر که پیامبر را در مکه ببیند با شتاب بیامد و کسی از یاران خود را به سپاه گماشت و او حلههایی را که از یمن آورده بود به کسان پوشانید و چون سپاه به مکه نزدیک شد علی برای دیدن آنها برون شد و دید که حلهها را پوشیدهاند و گفت: چرا چنین کردی؟ گفت: اینان را پوشانیدم که وقتی آمدند آراسته باشند علی گفت: از آن پیش که به نزد پیامبر خدا رسند حلهها را برگیر. گوید حلهها را برگرفت و سپاهیان از این کار آزرده شدند (و بعید است که همه ساکت نشسته باشند) ابوسعید خدری گوید: کسان از علی ابن ابی طالب، شکایت داشتند و پیمبر میان ما به سخن برخاست و شنیدم که میگفت: ای مردم، از علی شکایت نکنید که او در کار خدا -یا گفت در راه خدا خشونت میکند. (تاریخ طبری ص ۱۲۷۶) از اینجا دامنه شایعات گسترش میباید تا حدی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در منطقه غدیر خم مجبور میشوند پس از اقامه نماز با گفتن جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ» به این شایعه پراکنیها و خصومتها پایان دهند. (همچنین رجوع شود به ابن کثیر و کتاب تشیع در مسیر تاریخ. دکتر سید حسین محمد جعفری. دفتر نشر فرهنگ اسلامی ص ۳۷).
[۱]– البته اینجانب، تحقیقی در این خصوص، انجام داده و متوجه شدهام که به طور یقین روز غدیر روز ۲۹ اسفندماه بوده است.
[۲]– لازم به ذکر است که پیامبر اکرم در غدیر خم خطبهای طولانی ایراد میفرمایند و در طول خطبه هیچ صحبتی از خلافت نبوده و در انتهای خطبه آن جمله معروف را د باره حضرت علی بیان میکنند.
[۳]– البته زمانی که کمیت این اشعار را میسراید سالها از واقعه غدیر گذشته بوده و سوء تفاهم خلافت منصوص حضرت علی جای خودش را در بین جامعه باز کرده بوده است. علاوه بر اینکه علائق شدید مذهبی و سیاسی کمیت نسبت به تشیع رانباید فراموش کنیم.