یکی از عیوبی که داعی باید از آن، پرهیز کند، این است که بخاطر بالابردن خودش، از دیگران انتقاد نکند. یعنی دیگران را پایین نیاورد تا خودش، جایگاه برتری پیدا کند. باید دانست که این کار را کسانی انجام میدهند که بدنبال اسم و رسم و شهرت هستند. خدا ما را پناه دهد. هرگاه از عالمی، سخن به میان آید، میگوید: او فلان و فلان عیب را دارد».
و هر گاه از دعوتگری صحبت شود، میگوید: روش دعوتش، صحیح نیست!! و اگر نام نویسندهای برده شود، از او انتقاد میکند. همانطور که شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله میگوید: «بعض الناس کالذباب لا یقع إلا علی الجرح» یعنی: بعضی از مردم مانند مگس هستند که فقط بر زخم مینشیند.
مگس، بخش سفید و پاک جسم شما را رها میکند. اگر شما لباس سفیدی بر تن داشته و معطر باشید، مگس روی آن نمینشیند. اما اگر زخمی برانگشت شما ببیند، بر آن مینشیند!! برخی از مردم هم برای اینکه برتری خود را به اثبات برسانند، با روشی دیگر از سایرین انتقاد میکنند و میگویند: خداوند، فلانی را بخاطر فلان و فلان کارش، جزای خیر بدهد، اما او فلان و فلان عیب را هم دارد!! انتقاد پذیر نیست و بدنبال فهم مسئله هم نمیباشد منتقد، اینگونه میخواهد خودش را طوری جلوه دهد که در او هیچ عیبی وجود ندارد!
همچنین یکی از روشهایی که شیطان به بعضی از داعیان، القاء میکند، اینست که او در قالب دلسوزی برای یکی از داعیان، دعا میکند؛ ولی در حقیقت میخواهد عیب و نقصش را بیان کند. مثلاً هر گاه، سخن یکی از دعوتگران به میان آید، میگوید: خداوند، او را هدایت کند. از خداوند میخواهم که هدایتش نماید. اگر شما بپرسید: چرا؟ میگوید: از خداوند میخواهم که هدایتش کند و بس!
شما میدانید که در ورای این دعا، چیزی نهفته است و هدف او، دعا نیست؛ بلکه چیز دیگری است. باید دانست که این دعایی است که هیچگونه پاداشی برای دعاکننده ندارد! عبدالله بن مبارک رحمه الله میگوید: چه بسا استغفارکنندهای که در استغفارش، گناهکار میشود. مردم پرسیدند: چگونه؟ گفت: هنگامی که سخن یکی از نیکوکاران به میان آید، میگوید: استغفرالله، در حالی که منظورش، انتقاد از آن شخص است. لذا برای این استغفارش، هیچگونه پاداشی، دریافت نمیکند. بلکه گناهی برایش نوشته میشود!