عورت مردان خواه آزاده یا برده باید پوشیده باشد، و آن مابین ناف و زانو است. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت:
«وَإِذَا زَوَّجَ أَحَدُکُمْ أَمَتَهُ عَبْدَهُ أَوْ أَجِیرَهُ فَلاَ تَنْظُرْ إِلَى عَوْرَتِهِ وَالْعَوْرَهُ فِیمَا بَیْنَ السُّرَّهِ وَالرُّکْبَهِ» (أخرجه البیهقی).
«هرگاه یکی از شما کنیزش را به ازدواج بنده و بردهاش در آورد یا به ازدواج مزدورش، نباید کنیز به عورت برده یا مزدور نگاه کند، و عورت عبارت است از ما بین ناف و زانو».
و چون پیامبر صلی الله علیه وسلم به «جرهد» گفت:
«غُطَّ فَخِذَکَ فَإِنَّ الفَخِذَ عَورَهٌ» (رواه الترمذی).
«رانت را بپوشان چون ران مرد جزو عورت است».
(به روایت ترمذی). و چون پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی بن ابیطالب گفت:
«لَا تُبْرِزْ فَخِذَک وَلَا تَنْظُرْ إلَى فَخِذِ حَیٍّ وَلَا مَیِّتٍ». (رواه أبوداود وابن ماجه والحاکم).
«ای علی، رانت را آشکار و کشف نکن و به ران مرده یا زنده نگاه نکن».
باید دانست که خود ناف و زانو جزو عورت نیستند اگرچه پوشاندن بعضی از آنها به جهت تحقق پوشش کامل عورت واجب است، چون چیزی که اتمام واجب بر آن متوقف باشد آن نیز واجب است.
و عورت زن آزاده تمام اندامهای بدنش میباشد مگر چهره و دو کف دستان در نماز و طواف خانه کعبه و احرام، چون خداوند میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ یُدۡنِینَ عَلَیۡهِنَّ مِن جَلَٰبِیبِهِنَّۚ ذَٰلِکَ أَدۡنَىٰٓ أَن یُعۡرَفۡنَ فَلَا یُؤۡذَیۡنَ﴾ [الأحزاب: ۵۹].
«ای پیامبر! بگو به زنانت و همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان که: بر خود چادر و روسری بکشند و این نزدیکتر است برای آنکه شناخته شوند (که زنان آزاده و پاکدامنند در نتیجه کسی مزاحم آنان نشود) و آزار نبینند».
برخی گفتهاند: چهره و صورت و کف دستان مطلقا جزء عورت نیست اگر چه نگاه به آنها هم حرام است. چون خداوند میفرماید:
﴿وَلَا یُبۡدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا﴾ [النور: ۳۱].
«زنان محل زینت و آرایش خود را آشکار و مکشوف نکنند مگر آنچه که خود پیدا است».
مفسران و ابن عباس م و عایشه ک گفتهاند: مقصود از قسمت پیدا در این آیه چهره و صورت و کف دستان است، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم به اسماء دختر ابوبکر صلی الله علیه وسلم که لباس نازک پوشیده بود گفت:
«یا أَسْماءُ إِذا بَلَغَتِ المرْأَهُ الحَیْضَ لَا یَحِلُّ أَن یُری مِنها إِلَّا هذا وَهذا وَأَشارَ إِلی وَجهِهِ وَ کَفَّیْهِ».
«ای اسماء، هرگاه زن به حالت حیض -سن بلوغ- رسید حلال نیست که غیر از این دو موضع او دیده شود اشاره به چهره و کف دستان کرد».
و اما درباره حد عورت کنیز و جاریه (زنان برده) دو نظر هست: اول آنست که او حکم مردان را دارد، چون به اجماع سر او جزء عورت نیست، زیرا عمر بن خطاب کنیز آل آنس را که سرش را پوشیده و بر خود چادر انداخته بود زد و گفت: «ای فلانی میخواهی به زنان آزاده شباهت داشته باشی؟» بدیهی است کسی که سرش عورت نباشد عورت او مانند مردان مابین ناف و زانو است. این دیدگاه از دیدگاههای دیگر صحیح تر است. نظر دوم: آنست که اندامهای او که در حال خدمت کردن پیدا میشود از قبیل سر و گردن و بازو و ساق پا عورت نیستند چون در خدمت و کار کردن احتیاج به کشف آن دارد و پوشیدن آنها برایش دشوار است پس غیر از آنها عورت میباشد.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …