عوامل جدایی گروه ها و راه درمان آن:
قوی ترین عاملی که گروه ها را از هم جدا می کند و از تفاهم به دور می دارد، تعصب ناروای پیروان و اعضا نسبت به گروه خویش و بد پنداری و بد رفتاری با اعضای گروه های دیگر است.
بهترین درمان برای بیماری تعصب حزبی آن است که رهبران گروه ها به همان روش علمای صحابه رضی الله عنهم به دعوت و تعلیم مردم بپردازند. صحابه ای همانند عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عباس، ابوهریره و … به آموزش شاگردان و پیروان خود مشغول بودند، این شاگردان به نسل های بعد آموزش داده و دارای پیروانی شدند، به همین ترتیب در بین تابعین و پیروان تابعین آموزش و پرورش ادامه یافت.
هر کدام گر چه پیروان و مقلدانی داشتند اما به علمای دیگر بی احترامی نمی کردند، هر چند در دیدگاه و اجتهاد با هم اختلاف داشتند، حتی از یکدیگر تمجید و تعریف می کردند. اگر کسی نزدشان از عالمی بد می گفت جلوگیر می شدند. شاگردان نیز به همین روش نه نسبت به استادشان تعصبی داشته و تمجید ناروا می کردند و نه به ناحق کسی را نکوهش یا تخریب می نمودند.
چند گروهی و چند حزبی بودن ناپسند نیست:
نباید پدیده ی چند گروهی و چند حزبی بودن دعوتگران اسلامی را ناپسند شمرد، بلکه بایستی آن را همانند بسیار بودن عالمان و مجتهدان دانست، به شرطی که همگان به فرهنگ دینی پای بند باشند و به اهداف دور دعوت اسلامی که همان پرورش جوانان و نسل دیندار و فهمیده است بیندیشند، نه عضوگیری و افتخار به حزب و گروه.
راه نجات از تعصب فردی و حزبی چیست ؟
پیروان و اعضا نیز باید در هر سطحی که هستند، آموزه ها و سفارش های بنیانگذار و رهبر گروهشان را پندهایی بدانند که ممکن است اشتباه یا درست باشد، این آموزه ها را با شریعت خداوند بسنجند؛ اگر موافق بود به آن عمل کنند و گر نه رهایش نمایند، همان گونه که نباید خود را به روش و برنامه های رهبر و مؤسس خویش محدود کنند و یا آن را قابل زیادت و نقصان ندانند.
زیرا هر عالم و مجتهدی با توجه به شرایط جامعه، اوضاع سیاسی، عرف عام و خاص اجتماع و … برنامه ای را برای گروهش سامان می دهد که بعدها می تواند دگرگون شود.