الف. جنون
برخی از اصولیون در تعریف جنون گفتهاند: جنون اختلال در عقل است به نحوی که جز در موارد نادر، افعال و اقوال از مدار و شیوهی عقلی خارج میگردند[۱].
جنون دو نوع است: جنون اصلی و جنون عارضی. جنون اصلی آن است که انسان در حال جنون به سن بلوغ برسد و جنون عارضی آن است که فرد در حالی که عاقل است، به سن بلوغ برسد ولی بعد از آن جنون عارض وی شود. هرکدام از این دو نوع جنون هم، یا ممتد هستند و یا غیر ممتد.
دو نوعِ جنون تأثیری بر اهلیت وجوب ندارند، زیرا این اهلیت با ذمّه ثابت و ایجاد میشود و جنون با ذمّه منافاتی ندارد، زیرا مبنای ثبوت ذمّه، حیات انسان است؛ اما جنون در اهلیت ادا تأثیر میگذارد و آن را از بین میبرد، زیرا اهلیتِ ادا با عقل و تمییز ثابت میشود و مجنون عقلش فاسد است و تمییز و تشخیص ندارد و به همین دلیل هم، مجنون در افعال و اقوال خود، حکم صغیر غیر ممیز را دارد.
در عبادات؛ اگر جنون ممتد باشد،[۲] عبادات را ساقط میکند، یعنی اصلاً مانع از وجوب آنها میشود، زیرا در حال جنون قدرت بر ادا از بین میرود و قضای آن بعد از برطرف شدنِ جنون هم او را دچار حرج و سختی میکند و اگر به خاطر ثبوتِ حَرَج در قضای آنها، ادا تحقیقاً و تقدیراً منتفی شود، وجوب هم از بین میرود، زیرا وجوبِ بدون ادا چیزِ بیفایدهای است. اما اگر جنون غیر ممتد باشد، گرچه ادای عبادت در حال جنون غیر ممکن است، اما ادای آن به صورت قضا بعد از زوال جنون ممکن است و حرجی نیز به همراه ندارد و در نتیجه، ادا تقدیراً ثابت و موجود است، پس وجوب نیز باقی میماند[۳].
جنون یکی از اسباب حِجر است و حجر، در اصطلاح شرعی، به معنی منع از تصرفات قولی است، نه فعلی. یعنی تصرفات وی منعقد نمیشود و نافذ نیست. در مورد تصرفاتِ قولیِ فردِ مجنون، عدم انعقاد آن مدنظر است، یعنی تصرفات قولی وی منعقد نمیشود، حتی اگرچه برای وی نفع محض باشد و حکم وی مانند صغیر غیر ممیز است، زیرا صحت اقوال و اعتبار آنها بستگی به عقل و تمییز دارد و اعتبار آن بدون وجود عقل ممکن نیست، گرچه ولی هم آن را اجازه داده باشد؛ زیرا وقوع آن باطل است و اجازهی لاحق هم به باطل ملحق نمیشود و در نتیجه تصرفِ باطل سابق را تصحیح نمیکند[۴].
فردِ مجنون ذاتاً محجور است، به این معنی که هرگاه جنون عارض انسان شود، سبب حجر بر فرد میشود و نیازی به صدور حکم قضایی نیز ندارد و بنابراین، از زمان آغاز جنون، اقوال وی معتبر نیست، اما اگر جنون منقطع باشد، یعنی فردِ مجنون در برخی اوقات به سر عقل بیاید، تصرفات وی در زمان وجود عقل، حکم تصرفات فرد عاقل را دارد.
[۱]– التوضیح ۲/ ۱۶۷٫
[۲]– امتداد جنون حد مشخصی ندارد و حدّ آن با اختلاف عبادات تفاوت پیدا میکند؛ مثلاً در مورد روزه، اگر جنون یک ماه طول بکشد، جنون ممتد به حساب میآید و در غیر این صورت ممتد نیست.
[۳]– این حالت، زمانی است که جنونِ غیر ممتد عارضی باشد، اما اگر اصلی باشد، در مورد آن اختلاف وجود دارد و عدهای چون قاضی ابویوسف آن را مانند جنون عارضی دانستهاند، اما عدهای دیگر چون امام محمد بن حسن شیبانی آن را ساقط کنندهی عبادات ندانستهاند. التلویح علی التوضیح ۲/ ۱۶۷٫
[۴]– شرح مرقاه الأصول، ۲/ ۴۳۹٫