مقدمه
در مطالب سابق ذکر شد که در دوران جنینی، اهلیت وجوب به صورت ناقص برای انسان ایجاد و ثابت میشود و بعد از ولادت، کامل میگردد و وی، مادام که زنده باشد، دارای این اهلیت خواهد بود. اما در دوران جنینی، اهلیت ادا برای انسان ایجاد نمیشود و همچنین، صغیرِ غیر ممیز نیز اهلیت ادا ندارد و سپس، برای صغیر ممیز به صورتی ناقص ثابت میشود و بعد از آن، اگر فرد با داشتن عقل به بلوغ رسد، اهلیت ادای وی کامل میگردد. پس اساسِ اهلیتِ ادا عقل است و اگر عقل ناقص باشد، اهلیت ادا نیز ناقص است و اگر عقل کامل باشد، اهلیت ادا نیز کامل است. عقل ناقص هم، عقلِ صغیر ممیز و عقل کسی است که در حکم صغیر ممیز است و عقل کامل، عقل کسی است که بالغ است و مجنون و یا کودن نیست[۱]؛ لکن بعد از این که انسان اهلیت ادای کامل را کسب میکند هم، گاهی اموری بر او عارض میشوند که اهلیت ادای او را یا زایل میکنند و یا ناقص و یا این که با ازاله و نقصان در آن تأثیری نمیگذارند، بلکه سبب تغییر برخی از احکام در مورد کسی میشوند که این امور بر وی عارض شده است، این امور عارضی را عوارض اهلیت مینامند[۲].
[۱]– التوضیح ۲/ ۱۶۴٫
[۲]– دلیل نامگذاری آنها به عوارض این است که حالاتی هستند که ملازم انسان نیستند، بلکه منافی اهلیت میباشند.