معنیِ آن این است که لفظِ مشترک اطلاق شود و همهی معانی وضع شده برای آن لفظ مشترک از آن اراده شود. اصولیون در مورد این مسأله بر چند قول اختلاف کردهاند:
۱- جمهور اصولیون معتقدند که: نمیتوان همهی معانی را از آن اراده کرد و پس، استعمال مشترک فقط در یک معنا جایز است و بنابراین، جایز نیست که با یک استعمالِ واحد، همهی معانی وضع شده برای آن اراده شود. استدلال این گروه آن است که: مشترک با یک وضع واحد برای همهی معانی خود وضع نشده است، بلکه با وضعهای متعدد برای معانی خود وضع شده است، یعنی برای هریک از معانی خود با یک وضع جداگانه وضع شده است، پس ارادهی همهی معانی از آن با یک اطلاق واحد، مخالف اصل وضع آن است و این هم جایز نیست. توضیح مطلب این که مشترک بر سبیل بدل بر معانیِ خود دلالت دارد، نه به صورت شمول، یعنی بر این معنا یا بر آن معنا دلالت میکند و یک باره بر همهی آن معانی دلالت نمیکند، زیرا وضعِ این لفظ برای همهی معانی خود با وضعهای متعدد صورت گرفته است و همین نیز فرق بین عام و مشترک است، زیرا عام بر سبیل شمول و استغراق بر همهی افرادِ مشمولِ لفظ خود دلالت میکند، نه بر سبیل بدل.