عمرو بن عاص، عالم و فقیه (۱)

حضرت عمرو بن عاص (رض)یکی از علماء اسلامی زمان خود بود. . عواملی چون تیزهوشی ، علاقه وافر به یادگیری علم از پیامبر (ص) ونیز شاگردان فرهیخته ی آنحضرت (ص) و تسلط بر قراءت و کتابت، او را به یکی از پیشگامان علوم وحی، تبدیل نمود. توانایی و احاطه ی وی بر خواندن و نوشتن در روزگار او و در جامعه ای که بی سوادی در آن شیوع یافته بود، امری نادر محسوب می شد. به طوری که در زمره ی کاتبان پیامبر (ص) جای داشت.
وی در حدود سی و نه یا سی و هفت حدیث از پیامبر (ص) روایت نموده ، که از میان آنها سه حدیث مورد اتفاق بخاری و مسلم است. امام مسلم دو حدیث و امام بخاری بخشی از یک حدیث را در کتب خود گنجانده اند. راویانی چون أبوعثمان النَّهدی، قیس بن أبی حازم، عروه بن الزبیر و عبدالرحمن بن شَماسه (به فتح شین و ضم آن) از او روایت نموده اند. همچنین، فرزندش عبدالله بن عمرو بن عاص، محمد بن کعب القُرظی، عماره بن خزیمه بن ثابت و افرادی دیگر به نقل حدیث از او پرداخته اند. وی روایتی از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها نیز نقل نموده است.
حضرت عمرو بن عاص (رض) از جمله صاحب نظران در مسائل فقهی محسوب می گردید. تعامل و برخورد او با أسراء و مقرر داشتن جزیه و مالیات بر آنان و همچنین مفاد قراردادها یی که با اهالی ممالک مفتوحه بخصوص در مصر، منعقد نمود و شیوه ی برخورد او با اهل ذمه و پیشنهاد تدوین تعالیم فتح در اسلام در شرایط سه گانه ی پذیرش اسلام، پرداخت جزیه و یا جنگ از عواملی اند که گواه برقدرت فقاهت او دارند.
این صحابی بزرگ پیامبر (ص) از مجتهدان صدر اسلام به شمار می آمد که در عهد نبوت و پس از رحلت پیامبر (ص)، توانایی اش را در استنباط و استخراج احکام شرعی نمایان ساخته بود.
احمد بن حنبل (رحمه الله) نمونه ای از اجتهاد عمرو بن عاص (رض) در حیات آنحضرت (ص) را در مسندش، ذکر می کند.عمرو بن عاص (رض) می گوید: «در شبی بسیار سرد مُحتلم شدم و از بیم آن که مبادا بر اثر غسل کردن هلاک گردم تیمم نمودم. سپس بر همرهانم نماز صبح گذاردم .هنگامی که نزد پیامبر خدا (ص) حضور یافتیم، مسأله را با آنحضرت (ص) در میان نهادم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «ای عمرو! آیا با جنابت بر همرهانت نماز گزاردی ؟» گفتم آری. ای رسول خدا ! در شبی سرد مُحتلم شدم و بیم داشتم با غسل کردن هلاک گردم. و این فرموده ی خدای عزوجل: «خویشتن را به هلاکت میفکنید، زیرا خداوند بخشنده و آمرزنده است » را به یاد آوردم . لذا تیمم کردم و سپس نماز گزاردم! با این گفته ام پیامبر (ص) به خنده افتاد و چیزی نفرمود. این واقعه در سریه ذات اسلاسل که حضرت ابوبکر صدیق، عمر بن خطاب و ابوعبیده بن الجراح، در شمار پیکار جویان آن بودند به وقوع پیوست.
عمرو بن عاص (رض) می گفت: «قریب به هزار ضرب المثل از رسول خدا (ص) فرا گرفتم».
اما نمونه اجتهاد عمرو بن عاص (رض) پس از وفات پیامبر (ص)، در سال دوازده هجری بود . در این سال طاعون «عَمواس» بر قسمت اعظم شبه جزیره سایه گسترده بود. زمانی که طاعون شعله ور گردید، ابو عبیده بن الجراح که والی وقت بود در میان مردم به ایراد سخن پرداخت و گفت: «ای مردم! این درد و رنجوری، رحمتی از سوی پروردگارتان و دعای پیامبرتان محمد (ص) و دلیل مرگ نیکان پیش از شماست. همانا، ابوعبیده از خدای عزوجل- می خواهد سهمش از این رحمت بر او ببخشاید» لذا دچار طاعون گردید و از دنیا رفت. پس از وی حضرت معاذ بن جبل (رض) زمام سرپرستی مردم را به دست گرفت. معاذ بن جبل (رض) به مردم این گونه گفت: «ای مردم! این بیماری آمرزشی از پروردگارتان و خواسته ی پیامبرتان و سبب وفات صالحان پیش از شما بوده است. همانا معاذ از پروردگار می خواهد تا سهم و قسمت خاندان معاذ را از این بیماری به آنان ارزانی دارد» لذا فرزندش عبدالرحمن بن معاذ مبتلای طاعون شد و بر اثر آن وفات نمود. سپس برخواست، و برای خودش دعا نمود. از این رو طاعون به کف دستش سرایت کرد تا آنجا که دیدم به کف دستش می نگرد. و در حالی که پشت دستش را می بوسید، می گفت: ای دست ! هر گز نمی پسندم از سوی تو، چیزی از دنیا بهره ام گردد». وقتی معاذ بن جبل (رض) درگذشت، حضرت عمرو بن عاص (رض) خطاب به مردم گفت: «ای مردم! هر گاه این بیماری در میان تان قرارگرفت، همانند شعله های آتش همه جا را فرا می گیرد. اینک، برای رهایی از آن به کوهستان خو گیرید (به کوهها پناه ببرید)». ابو وائله هذلی به او گفت: «دروغ میگویی. به خدا سوگند که من پیامبر خدا (ص) را همراهی کرده ام (و این چنین قضاوت نکرده) من تو را از این علی رغم بدتر می بینم» عمرو بن عاص (رض) در پاسخ گفت: به خدا سوگند! پاسخت را نمی دهم و سوگند به خدا بر آن اقامه ی دعوی نخواهم نمود.

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …