دکتر روزبهانی مینویسد: «ای پیامبر از تو سؤال میکنند سبب بدر و هلال چیست؟ بگو که سبب آن تعیین اوقات حج است… از هر بچهای بپرسند که علت رؤیت ماه چیست؟ بلافاصله پاسخ میدهد که نوری را که ما در ماه میبینیم، انعکاس نوری است که از خورشید به سطح آن میتابد…»(۱)
میگویم: از هر بچهای بپرسند که آقای روزبهانی این مطالب را از کجا آورده، بلافاصله پاسخ میدهد که ایشان این اباطیل و خزعبلات را از کتب مستشرقین کپیپیست کرده و خود در آنها تأمل نکرده است، چرا که هیچ رنگی از درایت و فهم در کلمات خاکستری این مرد! دیده نمیشود و هر چه که هست، غرضورزی احمقانه با چاشنی تمسخر در هیئت ملیجکهاست!
الله سبحانه وتعالی میفرماید: است: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ»(۲) یعنی: «دربارهی هلالهای ماه از تو میپرسند. بگو که آنها شناسههای زمانی (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حج هستند.»
این آیه بر خلاف آنچه که از عقل چلاغ معاندین حاصل شده است، در پی بیان علت بازتاب نور خورشید توسط ماه نیست، بلکه پرده از حکمتی از حکمتهای خلقت ماه میدهد. در گذشته که تکنولوژی مانند زمان حال پیشرو نبوده و غالب ابزارهای انسان مأخوذ از حس طبیعت بوده، ماه یکی از وسیلههای تشخیص تاریخ بوده است. بنابراین گذشتگان با توجه به شکل ماه، میدانستند که در چه زمانی هستند و این برای آنان در مسائلی مانند روزه گرفتن، حج و… بسیار کاربردی بوده است. شیخ طنطاوی رحمه الله در تفسیر این آیه فرموده است: «مواقیت، جمع میقات به معنای وقت است… معنای آیه آن است که: بعضی از مردم در رابطه با حکمت این هلالها از تو میپرسند. ای محمد، به آنان بگو که همانا الله آن را آفریده تا وقتگذاری شده و مردم زمان روزه، زکات، حج، عدهی زنان، مدت حمل و رضاع و غیر از این موارد را که به امور زندگانی آنان مربوط است را به صورت مشخص، بدانند.»(۳)
اگر سؤال شود که چرا به جای صورت علمی، به حکمت دینی آن پرداخته شده است، میتوان گفت که مسائل علوم طبیعی از جمله چیزهایی هستند که فهمیدن آنها واجب نیست و در نتیجه خداوند مسئله را از حیث حکمت دینی برای آنان بیان کرده که درک و فهم آن واجب بوده است، و به این مسئله در بلاغت، اسلوب حکیم گفته میشود.(۴) ابو زهرهرحمه الله در این خصوص مینویسد: «بنابراین زمانیکه این سؤالات که به علم دین ارتباط ندارد را پرسیدند، خداوند توجه آنان را به ناحیه دینی معطوف کرد که واجب است آن را شناخته و درک کنند… در امر بلاغت به این امر، اسلوب حکیم گفته میشود…»(۵)
از سویی دیگر میتوان گفت که در این آیه نیامده که مردم از حیث علمی و در خصوص چگونگی انعکاس نور پرسیده باشند تا توقع داشت که قرآن کریم در رابطه با این مسئله پاسخ دهد، بلکه ممکن است که از فائدهی آن پرسیده باشند! بنابراین اصل اشکالی که معترضین گرفتهاند، خود جای بحث و نظر فراوان دارد و به حد استدلال نخواهد رسید!
————————————-
۱. قرآن کلام محمد، صص ۴۴-۴۳
۲. البقره، آیه ۱۸۹
۳. التفسیر الوسیط، ج ۱، ص ۴۰۳
۴. المنیر للزحیلی، ج ۲، ص ۱۶۸ : «هذا یسمى فی البلاغه الأسلوب الحکیم فقد سألوا الرسول صلى الله علیه وسلم عن الهلال، لم یبدو صغیرا ثم یزداد حتى یتکامل نوره؟ فصرفهم إلى بیان الحکمه من الأهله، فهی الأولى بالسؤال عنها.»
۵. زهره التفاسیر، ج ۲، ص ۵۷۳
مقاله پیشنهادی
کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران
کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw