اعتقاد قاطع و بدون تردید به حجیت سنت و احادیث نبوی ج به معنای قبول هر نوع حدیثی نیست. آری؛ کسی مخالف این ادعا نیست که متاسفانه احادیثی بسیار زیادی وارد کتب و منقولات شدهاند که بعضی از آنها هیچ اصلی ندارند و بعضی کاملا دروغ میباشند و بعضی هم درجهی مقبولیت را بدست نیاورده و داخل در احادیث ضعیف میشوند که قابل استناد و حجت نیستند. اما وجود این احادیث غیر مقبول مانع از پذیرش سنت صحیح نخواهد شد، چرا که علما و ائمهی متخصص این امت، قواعد و اصولی را از خود کتاب و سنت استخراج نمودند و با استمداد از این قواعد و اصول، اقدام به پالایش و تمییز مقبول از مردود کردهاند. بعد از آنکه اندک اندک فرقههای مبتدع سر بیرون آوردند و وجود احادیث نادرست احساس شد، علمای مخلص و متعهد نیز در پذیرش احادیث احتیاط کردند و هر حدیثی را قبول نمیکردند. امام مسلم در مقدمهی صحیح خود از ابن سیرین نقل میکند که گفت: «(در ابتدا مردم) از اسناد حدیث سوال نمیکردند، ولی هنگامی که فتنه بروز کرد (مردم از سند جویا میشدند) و گفتند: رجال حدیث را برایمان نام ببر، سپس به آن نگاه میکردند؛ اگر (راویان آن) از اهل سنت بودند حدیث آنها را میپذیرفتند و اگر از اهل بدعت بودند حدیثشان را رد میکردند».
همچنین نقل است که امام ابن سیرین گفت: «إن هذا العلم دین، فانظروا عمن تأخذون دینکم».[۱] براستی که این علم (روایت حدیث) جزو دین است، پس بنگرید که دینتان را از چه کسی میآموزید.
بنابراین، ظهور و پیدایش احادیث نادرست که از زبان مبتدعان و منحرفان نقل میگشت باعث نشد که امت احادیث درست و صحیح را کنار بگذارند، در عوض برای زدودن احادیث مردود همت نمودند و برای تشخیص احادیث مقبول از مردود قواعد و اصولی را با استمداد از کتاب و سنت صحیح وضع نمودند که با تطبیق آن قواعد بر روایات منقول درجهی اعتبار آنها را مشخص میکردند، که به این مجموعه قواعد؛ علوم الحدیث گفته شد.
[۱]– امام مسلم با سند خویش آن را روایت کرده است. و نگاه کنید به: شرح صحیح مسلم امام نووی (۱/۸۴).