کسی که به قرآن استدلال میکند نیاز به یک نظر دارد و آن؛ نظر در دلالت نص بر حکم است، و نیازی به نظر در سند آن ندارد، زیرا قرآن بصورت نقل متواتر، ثابت قطعی است؛ هم لفظ و هم معنای آن: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹] یعنی: ما قرآن را نازل کردیم و بطور قطع ما خود نگهدار آن هستیم.
اما کسی که به سنت استدلال میکند نیاز به دو نظر و بررسی دارد:
اول: نظر در ثبوت آن از پیامبر ج؛ زیرا تمامی آنچه که به ایشان نسبت داده شده صحیح نیست.[۱]
دوم: نظر در دلالت نص بر حکم.
و از ضرورتهای نظر اول؛ احتیاج به وضع قواعدی میباشد که توسط آن قبول از مردود آنچه که به پیامبر نسبت داده میشود، مشخص گردد. و علماء رحمهم الله برای وضع این قواعد همت کردند و آن را (مصطلح الحدیث) نام گذاشتند.
[۱]– البته همانطور که إن شاءالله بعدا در این کتاب خواهد آمد؛ سنت متواتر نیازی به بحث و بررسی ندارد و همواره مقبول است، بلکه این حدیث آحاد است که مورد بررسی محدثین قرار میگیرد تا صحت یا ضعف حدیث مشخص گردد.