علما و اهل دین (۱)

در دیدگاه امام غزالی مسؤلیت بزرگ این فساد جهانی و انحطاط اخلاقی و دینی به عهده علما است که از نظر ایشان علما برای امّت شبیه نمک می‌باشند، پس اگر نمک فاسد گردد چه چیزی آن را اصلاح می‌تواند بکند به قول شاعر:

یا معشر القراء یا ملح البلد   ما یصلح الملح إذا الملح الفسد
­
هرچیز که بگندد نمکش می‌زنند   وای بر آن روز که بگندد نمک

در جایی امام غزالی در ذکر اسباب غفلت عمومی و کثرت امراض قلبی چنین می‌نویسد: «و سبب سوم که شبیه امراض لا علاج است این است که مریض موجودند و طبیب مفقود، طبیب علماء هستند و آن‌ها خودشان در این زمان شدیداً مریض هستند و از معالجه دیگران عاجز». از نظر ایشان انگیزۀ اصلی فاسد شدن حکام و سلاطین نیز از ضعف علماء و غفلت آن‌ها از وظایف و مسئولیت‌های‌شان است چنانچه جایی دیگر می‌نویسند:

«خلاصه اینکه انگیزۀ فساد رعایا فساد سلاطین است و انگیزۀ فساد سلاطین فساد علماء است؛ زیرا اگر قضاوت ناخداترس و علمای سوء نمی‌بود، سلاطین به این صورت فاسد نمی‌شدند و از انتقاد و احتساب علماء می‌ترسیدند»[۱].

امام غزالی/ از علمای زمان خودش گله دارد که آن‌ها مانند علمای سلف وظیفه سنگین امر بالمعروف و نهی عن المنکر و کلمۀ حق عند سلطان جائز را انجام نمی‌دهند و از نظر امام غزالی انگیزۀ اصلی این امر این است که بسیاری از علماء خود در دام دنیاطلبی و جاه‌طلبی شکار شده‌اند. امام غزالی به دنبال نقل واقعات موثری از جرأت و بی‌باکی و انتقاد و احتساب علمای حق به دربار سلاطین وقت و اربابان حکومت چنین ارشاد می‌فرماید: «این بود طرز علم علما که در مورد امر بالمعروف و نهی عن المنکر، شأن و ابهت سلاطین هیچ تاثیری بر علما نمی‌گذاشت. آن‌ها بر فضل خداوند متعال اعتماد داشتند و اطمینان داشتند که خداوند متعال آن‌ها را حفظ می‌کند و اگر در این راه جام شهادت هم می‌نوشیدند از تقدیر خداوند کاملاً راضی می‌بودند؛ زیرا نیت‌شان خالص بود؛ بنابراین در اثر صحبت‌های‌شان سنگ‌ها موم می‌شدند و بزرگ‌ترین سنگدلان متأثر می‌شدند. اما در این زمان طمع دنیا زبان‌های علماء را لال کرده است و آن‌ها همیشه ساکت هستند و اگر هم صحبتی بکنند، صحبت‌های‌شان با اعمال‌شان کوچک‌ترین توافق و تطبیقی ندارند، بنابراین صحبت‌های‌شان اثری ندارد. اگر امروز هم علماء خلوص و صداقت را اختیار کنند و حق علم را ادا گردانند، حتماً موفق می‌شوند؛ زیرا نتیجۀ فساد و خرابی رعایا در اثر فساد سلاطین است و فساد انحراف سلاطین نتیجه انحراف علماء است و انگیزه انحراف علماء حرص مال و محبت مقام است؛ زیرا بر هر کسی که حب مال و مقام بر او تسلط یابد، او نمی‌‌تواند از کوچک‌ترین از افراد ملت انتقاد کند؛ چه رسیده از سلاطین اکابر»[۲].

[۱]– احیاء علوم الدین ج۲ ص۱۳۲٫

[۲]– احیاء علوم الدین ج۲ ص۲۱۲٫

مقاله پیشنهادی

امام غزالی و حب‌ جاه

در احیاء العلوم عنوانی به نام «بیان سبب کون الجاه محبوباً بالطبع حتی لا یخلو …