علمای محقق به تقلید حمله کرده اند

از این دسته اند علمایی چون: حافظِ مغرب ابن عبدالبر رحمه الله در کتاب ارزشمندش «جامع بیان العلم وفضله»

و امام ابن قیم در کتاب ارزشمندش «اعلام الموقعین» که به خوبی این مساله را مورد بررسی قرار داده است. و امام محقق اصولی، شاطبی رحمه الله در دو کتاب ارزشمندش «الموافقات» و «الاعتصام» به خوبی به این مساله پرداخته است. و از این علماست «الفلانی» در کتاب نادر و ارزشمندش «ایقاظ همم اولی الابصار» که چنان به مساله تقلید پرداخته که شایسته تقدیر است و بررسی وی شگفت آور است. در این زمینه محققان زیادی به بحث و بررسی پرداخته اند که ذکر همگی آنها میسر نمی باشد.

 امام شاطبی رحمه الله می گوید: «به دلیل اعراض و روی گردانی از دلیل و اعتماد به افراد، گروهی دچار لغزش شده و به این دلیل از مسیر صحابه و تابعین خارج شده و بدون علم از هوی و هوس و خواهشات نفسانی خود پیروی کردند و اینگونه از راه راست گمراه شدند». و می گوید: «قاضی و داور قرار دادن افراد بدون توجه به اینکه آنها وسیله ی رسیدن به حکم شرعی مطلوب هستند، شرعا گمراهی است. حجت قاطع و حاکم و داور برتر فقط شریعت است نه هیچکس و هیچ چیز دیگر».[۱]

۸- کندوکاو و فرو رفتن در مسائل خیالی و مشغول شدن به فرضیات سخیف و احمقانه:

خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْیَاء إِن تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ» (مائده: ۱۰۱) «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از چیزهای نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را اندوهگین کند».

علامه عبد الرحمن بن ناصر السعدی در تفسیر این آیه می گوید: «خداوند متعال بندگان مومنش را از پرسیدن در مورد چیز هایی نهی می کند که چون برای شان بیان شود، ناراحت و اندوهگین می شوند. مانند پرسش برخی  مسلمانان از پیامبر در مورد پدران شان و اینکه آنها در جهنم اند یا بهشت؟

چنین موردی اگر برای پرسشگر بیان شود چه بسا در آن خیری نباشد؛ و یا مانند پرسش آنها در مورد کارهایی که هنوز رخ نداده است. مانند سوال هایی که در شریعت سختگیری هایی به دنبال دارد و امت را در تنگنا قرار می دهد. و مانند پرسش در مورد امور بی ربط و بی فایده؛ لذا از این پرسش ها و امثال آنها نهی شده است».[۲]

سلف صالح از پرسش در مورد اموری که اتفاق نیفتاده منع کرده اند. بدیهی است سوال کردن از اموری که رخ نداده اند و مشغول شدن به جواب آنها، تکلف می باشد که خداوند آن را ناپسند می داند و به پیامبرش دستور داده تا بگوید: «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ» (ص: ۸۶) «(ای پیامبر) بگو: من بر (رساندن) این (دین) هیچ مزدی از شما در خواست نمیکنم و من از متکلفان نیستم». ربیع بن خثیم می گوید: «ای بنده ی خدا، خداوند را برای علمی که در کتابش به تو آموخته، ستایش کن و علمی را که از تو پنهان مانده به کسی که بدان عالم است، واگذار و خود را دچار تکلف مکن. چرا که خداوند متعال به پیامبرش می فرماید: «قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ»

و ابن عبدالبر می گوید: «جمهور اهل علم بر این باورند که رای مذموم در احادیث و روایاتی که از رسول الله  صلی الله علیه و سلم و اصحاب و تابعین نقل شده است، سخن گفتن در احکام و شرائع دین بر مبنای استحسان و ظن و گمان می باشد و مشغول شدن به امور مشکل و پیچیده و فرضیات … چنانکه قبل از رخ دادن آنها در مورد آنها رای می دهند و آنها را به موارد مختلف تقسیم می کنند و به بررسی هریک از آنها قبل از وقوع آنها می پردازند. آنهم بر مبنای ظن و گمان … و به حدیث سهل بن سعد و دیگران استناد می کنند که رسول خدا پرداختن به چنین مسائلی را ناپسند می شمردند.[۳]

و از عمر بن خطاب روایت است که چون بر منبر بود گفت: «به خدا پناه می برم از کسی که از چیزی سوال می کند که وجود ندارد چرا که خداوند متعال امری را بیان نموده که وجود دارد».

و از مسروق روایت است که می گوید: «از ابی بن کعب در مورد چیزی سوال کردم. گفت: آیا این امر وجود دارد؟ گفتم: نه؛ فرمود: ما را راحت بگذار تا اینکه بوجود آید؛ پس چون رخ داد، رای و نظر خود را پس از اجتهاد به تو انتقال می دهیم».[۴]

 و مانند این سخن از زید بن ثابت و مالک و زهری و ابی واثل رضی الله عنهم روایت شده است.

مثال هایی از این فرضیات:

۱- شیخ محمد وحید جباوی[۵] در سخن از اینکه چه کسی برای امامت نماز سزاوار تر است، می گوید: «شایسته ترین افراد به امامت پادشاه و نائب وی می باشد … و به همین ترتیب کسی که بهترین اخلاق را داراست، کسی که زیبا ترین چهره را داراست، کسی که از مقام والاتری برخوردار است، کسی که لباس پاکیزه تری دارد، کسی که سری بزرگ تر و آلت تناسلی کوچک تری دارد».[۶]

۲- آیا نماز کسی که در حالی نماز می خواند که مشکی پر از باد شکم با خود حمل می کند، صحیح است یا نه؟

۳- یا اینکه برخی از آنان به بررسی حکم قربانی کردن انسانی پرداخته اند که از پدری انسان و مادری گوسفند متولد شده است. و از این قبیل مسائل؛

این مثال ها را با مثالی عجیب به پایان می رسانم.

۴- شیخ محمد امین عابدین در حاشیه ابن عابدین می گوید: «در بحر الرائق در فتاوای متعددی آمده است: چون کعبه برای زیارت اصحاب کرامت از مکانی که در آن وجود دارد برداشته شود، در این حالت نماز خواندن به سوی مکان اصلی کعبه جایز است».[۷]

۹- باز کردن دروازه حیله های حرام برای رهایی از تکالیف شرعی:

چنین عملکردی یکی از اشتباهات خطر ناک بر خاسته از تعصب مذهبی می باشد. و آن باز کردن دروازه حیله هایی است که آنها را شرعی می خوانند درحالی که به خدا سوگند شرعی نیستند؛ چرا که قصد آنان از این حیله ها فرار کردن از تکالیف شرعی و حلال نمودن حرام و حرام نمودن حلال می باشد.

 

[۱] – الاعتصام: ۲/۳۴۷ و ۳۵۵

[۲] – تیسیر الکریم الرحمن، علامه سعدی رحمه الله.

[۳] – بخاری و مسلم

[۴] – الجامع: ۲/۷۴

[۵] – یکی از فقهای معروف احناف می باشد.

[۶] – شیخ جباوی کسی را که آلت تناسلی کوچک تری دارد، شایسته تر به امامت می داند چون دلیل بر عفت وی می باشد. کتاب رفیق الاسفار، ص: ۴۳ و ۴۴؛ مراقی الفلاح شرح متن الایضاح، شیخ حسن شرنبلالی: ص: ۱۲۰

[۷] – حاشیه ابن عابدین «رد المختار علی الدر المختار شرح تنویر الابصار» چاپ سوم، چاپ امیریه: ۱/۳۰۲

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …